هدایت شده از 🏴 قرآن ناطق 🏴
✍ عصر پنج شنبه روز نهم محرم سال 61 ه.ق ، صدای خروش لشکریان یزید برخاست و ابن سعد فرمان حمله به طرف خیمه‌های أباعبداللّه الحسین عَلیهِ السَّلام را صادر کرد. سیّد الشّهداء عَلیهِ السَّلام برادر خود حضرت أبا الفضل العباس عَلیهِ السَّلام را مأمور کردند که از آنها یک شب دیگر را جهت راز و نیاز با معبود ، مهلت بگیرند و فرمودند: 🥀 خدا می‌داند که من ، ، و را بسیار دوست دارم.🥀 👈 در همین هنگام، شمر امان نامه ای برای پسران اُمّ البنین آورد و با صداى بلند فریاد زد: «أینَ بَنو اُختِنا؟» پسران خواهر ما کجایند؟ 🍃 ولی آن بزرگواران جواب ندادند. امام حسین عَلیهِ‌ السَّلام كه منظور شمر را دانسته بود، به برادران خود فرمودند: پاسخ شمر را بدهید. اگر چه او فاسق است و لیكن با شما قرابت و خویشى دارد. 🌿 قمر بنی هاشم عَلیهِ السَّلام كه اسوه و معدن بودند، بر شمر بانگ زد که: «بریده باد دست هاى تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه ات. اى دشمن خدا، ما را دستور مى دهى كه از یاری برادر و مولایمان حسین بن علی عَلیهِ‌ السَّلام دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و فرزندان ناپاك آنان درآوریم. آیا ما را امان مى دهى ولى براى فرزند رسول خدا صَلّی اللَّهُ عَليهِ‏ وَ آلِهِ وَ سَلّم امانى نیست؟» 😡 شمر از پاسخ دندان شكن فرزندان اُمّ البنین خشمگین شد و به خیمه گاه خویش برگشت. 📚 بحار الأنوار، ج 44، ص 391 مُنتَهِىُ الآمال ، ج 1، ص 337 🥀🥀🥀🥀🥀 🏴قرآن ناطق🏴 @quran_nategh_14