📡🔴 یادباد. ادامه آداب و رسوم ماه مبارک رمضان 🔅مادربزرگم شروع کرد چونه گرفتن و مادرم نیز چونه ها را در گوشه دیگر با دست پهن می‌کرد و سپس آن را به تنور می‌زد. 🔥پخت نان تمام شده بود. آنگاه مادرم سله ای بزرگی که بند زده بودند را آورد و مقدار به‌همراه و کمی گوشت که از قبل درون دیزی ریخته بود ، در کنار تنور گذاشت. سپس سرش را داخل تنور کرد و با انبری که داشت وسط (khakishtar) جا مانده از آتش هیزم ها, حفره ای باز کرد و دیزی را در وسط آن گذاشت. 💥 سپس خاکسترهای دور تا دور کف تنور را به دیواره های دیزی نزدیک کرد تا اینکه فقط اندکی لبه‌ی دیزی در وسط خاکستر ها که هنوز بعضی از تکه های هیزم، قرمز، و معلوم بود گرمای زیادی دارند، نمایان بود. ☄سینی بزرگی داشتیم که با آن روی تنور را پوشاند، اما در گوشه ای از سینی، لبه داخلی تنور، نمایان بود. 🔥با پارچه دیگر را طوری پوشاند که، فقط روزنه کوچکی از آن باقی مانده بود. 👈 این کار باعث می‌شد تا اولا زغال های داخل تنور در مدت زمان بیشتر دوام آروده و داخل دیزی با ملایمت بپزد .و .. 👈🔸و اگر کاملا دومادون باز بود، زغال های هیزم زودتر به تبدیل می‌شد و از طرفی باعث می‌شد که ارزن دور تا دور دیزی بسوزد و فقط مقداری کمی از آن در وسط دیزی باقی بماند. ✅ آری با این کار در روز آخر ماه شعبان هم تهیه می‌کردند و هم از داخل تنور، برای پخت غذای سحری استفاده می کردند. 🔴یادوخاطره پدران، پدربزرگها، مادران و مادربزرگها را در این شب‌های عزیز گرامی می‌داریم. 👈 از شما همراهان و همشهریان ارجمند دعوت می‌کنیم، ادامه آداب و رسوم اهالی روستا را در دهه های ۵۰ و ۶۰ در شب‌های آینده دنبال فرمائید. 📡 @paborjemalvajerd