🔞 جشن هنر شیراز، هتک حرمت به تاریخ اصیل ایران و اعمال شهوت‌انگيز بين هنرپيشگان زن و مرد در ماه مبارک رمضان به دستور فرح پهلوی😤 📌در ۲۷ شهريور ۱۳۴۶ و در ماه مبارگ رمضان، شهر شيراز شاهد نمايش‌ها و صحنه‌های وقيحی بود كه حكومت شاه از آن به عنوان «جشن هنر» ياد كرده و هزينه‌های سنگينی را صرف اجرای آن نمود. هدف از برگزاری اين جشن كه همه‌ساله برای اجرای مجدد آن سعی و كوشش به عمل آمد، استحالۀ فرهنگی اسلامی مردم و بازكردن راه نفوذ فرهنگ غرب به داخل كشور بود. 📌كسانی كه به عنوان هنرمند از آمريكا و كشورهای اروپايی برای شركت در جشن هنر شيراز به ايران دعوت شده بودند، شامل رقاصه‌ها، فاحشه‌ها، موسيقی‌دانان، خوانندگان و بازيگران فيلم‌های غيراخلاقی سينماهای غربی بودند. 📌آنتونی پارسونز آخرين سفير انگلستان در ايران قبل از انقلاب، دربارۀ جشن وقیح هنر شيراز چنين می‌گويد: 🔹«فستيوال بين‌المللی هنری شيراز (جشن هنر شيراز) كه سالانه برگزار می‌شد، از آغاز به علت نوآوری‌ها و نمايشاتی كه با روحيات جامعۀ سنتی و اسلامی ايران تطبيق نمی‌كرد، موجب تضادها و مباحثاتی شده بود. از جمله نمايشات مسخره‌ای كه من از اين جشن بياد دارم صحنه‌ای از نمايش رقاصان برزيلی بود كه در حين رقص، سر مرغ‌های زنده را با دندان جدا می‌كردند، يا نمايشی از هيجان و از خودبی‌خود شدن مردم در حال عزاداری كه بی‌شباهت به مراسم تعزيه نبود و نشان‌دادن آن در يک كشور مسلمان به هيچ‌وجه تناسبی نداشت. 🔹جشن هنر شيراز در سال ۱۹۷۷ از نظر كثرت صحنه‌های اهانت‌آميز به ارزش‌های اخلاقی ايرانيان از جشن‌های پيشين فراتر رفته بود. به طور مثال يک شاهد عينی، صحنه‌هايی از نمايشی را كه موضوع آن آثار شوم اشغال بيگانه بود برای من تعريف كرد. گروه تئاتری كه اين نمايش را ترتيب داده بودند يک باب مغازه را در يكی از خيابان‌های پر رفت و آمد شيراز اجاره كرده و ظاهراً می‌خواستند برنامۀ خود را به طور كاملاً طبيعی در كنار خيابان اجرا كنند. صحنۀ نمايش نيمی در داخل مغازه و نيمی در پياده‌رو مقابل آن بود. يكی از صحنه‌ها كه در پياده‌رو اجرا می‌شد، تجاوز به عنف بود كه به طور كامل (نه به طور نمايشی و وانمودسازی) به وسيلۀ يک مرد (كاملاً عريان يا بدون شلوار ـ درست به خاطر ندارم) با يک زن كه پيراهنش به وسيلۀ مرد متجاوز چاک داده می‌شد در مقابل چشم همه صورت می‌گرفت. صحنۀ مسخرۀ ديگر پايان نمايش هم اين بود كه يكی از هنرپيشگان اصلی نمايش باز هم در پياده‌رو شلوار خود را كنده هفت‌تيری در پشت خود می‌گذاشت و به اين ترتيب تظاهر به انتحار می‌كرد. 🔹واكنش مردم عادی شيراز كه ضمن گردش در خيابان يا خريد از مغازه‌ها با چنين صحنۀ مسخره و تنفرانگيزی روبرو می‌شدند معلوم است، ولی موضوع به شيراز محدود نشد و طوفان اعتراضی كه عليه اين نمايش برخاست به مطبوعات و تلويزيون هم رسيد. من به خاطر دارم كه اين موضوع را با شاه در ميان گذاشتم و به او گفتم اگر چنين نمايشی به طور مثال در شهر «وينچستر» انگليس اجرا می‌شد، كارگردان و هنرپيشگان آن جان سالم بدر نمی‌بردند. شاه مدتی خنديد و چيزی نگفت. 📌بازتاب سياسی چنين واقعه‌ای در هر زمان بد بود، چه برسد به شرايط آن روز ايران كه در كنار هيجانات سياسی، نشانه‌هايی از اوج‌گرفتن احساسات مذهبی مردم و گرايش به سنن مذهبی در سراسر كشور به چشم می‌خورد. 📚منبع: غرور و سقوط، خاطرات سفير سابق انگليس در ايران، صص ۹۰ تا ۹۲ @pahlavi1357 | آنچه باید بدانید 🌐کانال ما در پیام‌رسان های دیگر: 🔻در روبیکا https://rubika.ir/pahlavi1357 📡 مطالب‌مان را نشر دهید🇮🇷