فایده داشتن، تنها مسوِّغ ابتدا به نکره❗️ ♦️محقق: محمد مهدی گنجی ✍️ اصل در مبتدا این است که معرفه باشد، زیرا فقط در صورت شناخته‌شدن می‌توان بر آن حکم نمود، اما در مواردی نکره نیز مبتدا واقع می‌شود! 🤔 نحویون در تفسیر این پدیده (مبتدا واقع‌شدن نکره) دو گونه سخن گفته‌اند؛ برخی از مسوغات سخن رانده‌اند و برخی دیگر مفید فایده بودن را در توجیه این رخداد کافی دانسته‌اند. سخن این دوطیف از نحویون را به ترتیب به همراه بررسی هرکدام از نظر می‌گذرانیم: 1️⃣ نظریه اول: ابتدا به نکره فقط با وجود مسوغ (مجوِّز) ممکن است، مانند رجل در مثال "فی الدار رجل" که با وجود نکره بودن، مبتدا واقع شده است و مسوغ مبتدا واقع شدنش مقدم شدن جار و مجرور بر آن می‌باشد. کمیت و کیفیت مسوغات در کتاب‌های مختلف نحوی متفاوت گزارش شده است (در کتاب هدایه 6 مورد و در البهجة المرضیة 13 مورد گزارش شده است و ابن عقیل نیز در شرح خود بر الفیه ابن مالک مسوغات را تا 28 مورد نام برده است) 😇 بررسی: در مواردی بدون هیچ یک از مسوغاتی که در کتاب‌های نحوی آمده، نکره مبتدا واقع شده است، مانند: ثمرة در مثال: "ثمرة خیر من جرادة" و وجوهٌ در مثال: "وجوه یومئذناضرة"، بنابراین این دیدگاه که ابتدا به نکره، فقط با وجود مسوغ، جایز باشد، قابل پذیرش نیست! و شاید از همین روست که سیوطی بعد از ارایه گزارش خود از مسوغات، می‌گوید: وقد توجد افادة دون شی مماذکر: شجرة سجدت. 2️⃣ نظریه دوم: "سعید بن المبارک البغدادی" معروف به ابن‌الدهان، متوفای 569 ه.ق در موصل، بنابر گزارش رضی الدین استرآبادی، بر این باور است که ابتدای به نکره در صورتی جایز است که مفیدِ فایده باشد و در این صورت از هر نکره‌ای می‌توان خبر داد، وذلک لان الغرض من الکلام افادة المخاطب فاذاحصلت جاز الحکم. 😇 بررسی نظریه دوم و نتیجه بحث: با توجه به مثال‌هایی که در نقض نظریه اول آمد می‌توان درستی نظریه دوم را تصدیق نمود علاوه بر اینکه صرفِ وجود مسوِّغ، نمی‌تواند مجوِّزی برای ابتدا به نکره باشد مگر اینکه در این رخداد، فایده‌ای برای کلام حاصل آید، البته نباید این واقعیت را از نظر دور داشت که مسوغات در موارد افاده می‌باشند و هرکدام نشانه‌ای برای مفید بودن کلام هستند، اگرچه که موارد مفید بودن کلام محصور در مسوغات نمی‌باشد. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ╔═🦋🌸════╗ @pajohesh110 ╚════🌼🦋