استاد محسن قرائتی می‌ فرمودند: در ایام محرم هندوستان بودم، خانمی با چند بچه کنار کوچه بودند ، محله‌ ی شیعه‌ ها ، من اردو بلد نبودم به مترجم گفتم: می‌خواهم با این خانم صحبت کنم رفتم پیش او و سوال کردم که‌ چرا اینجا خوابیدید؟ این بچه‌ها چرا بیرون خانه هستند؟ مگر خانه ندارید؟ گفت چرا ، این خانه ، خانه‌ ماست گفتم شما که خانه داری! چرا آمدی داخل کوچه خوابیدی؟ گفت آخر خانه‌‌ را برای امام حسین علیه‌ السلام سیاه پوش کردیم ، می‌ خواهم در خانه پایم رو به سیاه ‌پوش امام حسین دراز نباشد والله قسم این اَدَب ها در حوزه و دانشگاه نیست. والله قسم! از مغز فطرت می‌جوشد حسین جان: ما به جارو زدن خانه تو محتاجیم ، تا ابد فخر بر این خدمت شاهانه کنیم ....