أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی بنِ موسَی أَلرّضٰا أَلمُرتَضٰی
حاشیه عاشقی
قسمت دوم
صبح زود، آفتاب هنوز به طور کامل طلوع نکرده است که صدای طبلهای جنگ در کوفه بلند میشود سپاه ابن زیاد در حال آمادهسازی است و من هم باید به آنها بپیوندم. دوستانم، که برخی از آنها همسایگان و نزدیکانم هستند، با شور و شوق آماده جنگ میشوند. آنها از پیروزی و افتخار صحبت میکنند، اما من در دل شک دارم. چرا حرکتی که قرار است برای دفاع از دین باشد، اینگونه است؟ آیا ما راه درستی را انتخاب کردهایم؟
در اردوگاه سپاه، چادرها برپا شده و همه در حال آمادهسازی برای حرکت به سمت کربلا هستند. من به آرامی در میان چادرها قدم میزنم و به صدای گفتگوهای اطرافم گوش میدهم. یکی از دوستانم با خوشحالی میگوید: "این جنگ به ما افتخار و غنیمتهای بسیاری خواهد داد." اما من تنها با سری تکان دادن جوابش را میدهم و در دل به آینده نامعلومی فکر میکنم که در پیش رو داریم.
شب هنگام، بار دیگر به خانه بازمیگردم. همسرم هنوز بیدار است و نگاهش پر از نگرانی است. با صدایی آرام میگوید: "خواهش میکنم، دوباره فکر کن. شاید راه دیگری باشد.
اما در دل میدانم که این جنگی است که میتواند سرنوشت همه در گرو آن باشد...
✍️نویسنده ریحانه یعقوبی
🎙گویندگان :آقایان محمد دوست و قلی نژاد
📻تهیه کننده:مرضیه فولادوند
با عضویت در کانال و اشتراک محتویات آن در ترویج سیره امام رضا علیه السلام سهیم شده و خادم رسانه ای آن حضرت باشید
#محرم
#پناه_هشتم
#خادمان_رسانه_ای_امام_رضا
#خادمیاران_رسانه_ای
#خادمیاری_رسانه
رو به
#پناه آورید👇
@panah_hashtom