📃 شعر عارفانه 💠به مناسبت ۲۴ ذی‌الحجه، روز مباهله "روایـتِ مبــاهلــه" در دعوتِ مردمـان به ایمــان از جملـه مسیحیـان نجــران بـا نـامـه ی حضرت محمّـد پیغمبـر پـاک حـیّ سـرمد  دعوت چو شدند سوی اسلام بر صحبت و گفتگوی  اسلام یک هیئت از آن دیار آمــد در خدمت حضـرت محمّـد آن ها زِ نبـی سؤال کـردند در مسئله قیل و قال کردند آورد نبـی دلایلـی چنـــد از آدم و مریـم و خداونــد قـانـع نشــدنـد زان دلایل شیطان شده در میانه حایل گفتند که این قبول ما نیست حق نیست و بلکه قیل و قالیست فـرمود در این زمــان محمّـد آن آینـه‌ی جمــال سـرمــد بایـد کـه مبـاهـله نمــائیـم تا صحّت دین حق نمــائیـم بیـرون مدینـه محشـری بود رُخـداد عظیـم دیگــری بود یک سـوی، مسیحیـان نجران در سوی دگــر حبیب یزدان از دور، شعــــاع نـور آمـــد رخشنـده ز راه دور آمـــــد آغوش نبـیّ ِ حق حسین است دستش، حسن آنکه نور عین است همــراهِ نبی علی ست در راه هم فاطمه با نبـی ست همراه این پنـج تن انـد و آل طاهــا پاکیــزه و طاهـــر و مُبــــرّا جــانـانِ علـی بُـوَد، محمّـــد همچون که علیست جان احمد مـردم کـه نظـاره می نمودنـد از دور، اشـــــاره می نمودنـد منظومه ی مهـر و مـاه و انجُم رخشیـد چنـان در آن تلاطُم کَز شوکت عتــرت و محمّــد هُولـی بـه دل رقیب آمـــــد گفت اُسقفِ عالمـــان نجـران حق است مَرام و دین ایشــان گـر دعوتِ او به غیـر حق بود با عتـرت خود چنین نمی بود با لشکـر و مردمـان می آمـد تا فَــرّ و شـکوه خود نمـایـد گفتـا بخـدا که دارم ایمــان نابود کنــد دعـــای ایشـان مـا را و همـه مسیحیــان را کوه و همه شهر و این آن را تسلـــیم پَیَمبـــر خـدا شد تسلـــیم خطاب مصطفا شد انـوارِ خـــدا ز عـرش تابیـد از عرش خـدا به فرش تابیـد این پنج تن اند و نـور یـزدان بر هر دو جهـان و خلق تابان هــادی به مقــام آل طاهــا دائـم تو قســم بـده خـدا را مؤمن ز جهـان گُـذر نمائیم تا در صف حشـر در نمانیـم    🌾هادی سلطانی شیرازی🌾 📚کانال پند عارفانه (شعر، نصایح، ادعیه) @pand_arefaneh 🌹