🔻 البته در ادبیات دین میتوان رنج را به دو بخش مادی و معنوی تقسیم نمود.
رنج مادی در مواردی نهی گشته و مذموم است، اما این رنج معنوی است که میتواند توسعهی افکار و رشد صعودی را بههمراه داشته باشد.
حافظ شیرازی مدام در اشعارش از این رنج معنوی سخن میگوید و صدای نالهاش را بهمخاطب میرساند، البته باید دانست رنجِ حافظ رنجِ ناشی از عشق است و نرسیدن به معشوق. او معشوق را به تمامیت میخواهد نه صرفا یک کرشمه که تلافی صد جفا بکند.
حافظ در غزلی چنین مینویسد:
[بسوخت حافظ و بویی به زلفِ یار نَبُرد
مگر دِلالتِ این دولتش صبا بکند]
و اگر دقّتِ در کلمهی
"به" بکنید، متوجه میشوید که حافظ بویی
"زِ" زلف یار برده، اما این تمامیتخواهی حافظ اورا وادار بهگفتن واژهی
"به" میکند که هنوز در رنج نرسیدنِ مطلوب به معشوق میسوزد و امیدوار است که دلالت این دولتش صبا بکند.
امیرحسناوصالی
@paragraph_osali