امسال هم هماهنگی و قصدی برای حضور در هیئت های دانش آموزی نکرده بودم. صدیق بزرگوار ما آقای زابلی عزیز که اول هفته تماس گرفتند و گله کردند زودتر خبر ندادم گفتم قصد زحمت برای دوستان قدیمی ندارم. منت گذاشتند و دعوت کردند هم برای هیئت دانش آموزی زابل هم برای مراسم ویژه و باشکوه احلی من العسل هیئت انصارالمهدی زاهدان محضرشان برسم که البته برگشتم به زاهدان ممکن نبود و زابل را وعده کردم. حواسم هست! من که میفهمم این همه سال در مراسم بچه ها راهم دادند لیاقت نداشتم. شرمنده سیدالشهدا هستم با همه بدی هایم رزق منبر دانش اموزی محرم را نگرفته. روضه برای دانش اموزان را خودش جور میکند. من هم اگر چیزی دارم دلخوش به منبر برای همین نوجوانان هستم و از این ها دارم. اینطور برای خودم نشان گذاری کرده ام که نمیشود کسی در طول سال کار دانش آموزی بکند ولی هنگامه‌ی عزا روضه سیدالشهدا برایشان نخواند. مزد فعالیت یک سال مبلغ دانش آموزی رزق گریاندن همین جنس مخاطبان برای اباعبدالله است. روضه مادر که طلب کردند و ضجه میزدند ناخوداگاه دلم یاد هیئت انصارالمهدی کردستان کرد و حال و هوای مشابه بچه های شیعه سنندج. برای دومین بار در جمع دانش آموزان روضه زهرای مرضیه انقدر میچسبید. قدر و عنایت و توجه سیدالشهدا به تکلیف مداری بچه های این منطقه هم قطعا متفاوت است..