چهار پنج سال پیش در کنار سید شاه طاهری و استاد قاسمی در مصاحبه ورودی دانش اموزان متقاضی قرارگاه ملی یکی از سوالاتی که میپرسیدیم این بود: فرض کنید همین الان داعش به ۵۰ کیلومتری مرز ایران رسیده. چه میکنید؟! در یک مرحله بالاتر هر سال از متقاضیان دانش آموز شورای مرکزی میپرسیدیم در چنین حالتی به عنوان نماینده دانش آموزان چه تصمیمی برای بچه ها میگیرید؟!
عموم بچه ها قفل میکردند یا ارجاع میدادند به بررسی و جلسه و فرمان مستقیم آقا به دانش آموزان و...
تصویر کاریکاتوری ذهن یک دانش آموز و تحلیل های ماورائی از وضعیت کشورش، منطقه و غرب، او را به ورطه یک زندگی فیک میکشاند! چیزی که در فتنه اخیر برای همه ملموس بود. یک دانش آموز خوشتیپ سوسول بار آمده که اتفاقا شلوار شیش جیب پوشیدن و اردوجهادی رفتن هم بلد است ولی تکلیف خودش را هنوز نمیداند! راکد است! از شاخصه هایی مثل ایثار، شجاعت، استقامت، مسئولیت پذیری، تعهد، صبر و.. فقط همان تعریف کتابی اش را میداند! در دایره لغات محصور شده. فهمی از بسترهای میدانی و بروز و ظهورش حتی در محیط خانواده هم ندارد. خانواده هم عمدتا از این چالش درست نکردن و ارتباط نداشتن استقبال میکند چون دردسر و زحمت مضاعفی برایش ندارد!