او به مادرش می گفت: ☘ «مادر جان، شیرت را بر من کن؛ همان شیری که دهه ی اول با های شوری که برای تنهایی (سلام الله علیها) می ریختی، درهم می آمیخت و در کام من مینشست و جانم را با (علیه السلام ) پیوند میزد.» 🌹 جان رضا نیز با همین آمیخته شد و یار و دیار و خانه و زندگی را گذاشت و برای از جلیله مخدرهای راهی سرزمین شد تا مبادا ذره ای به ساحت این بانو بی حرمتی شود و تاریخ دوباره تکرارشود. ╔══════••••••••••○○✿🌹╗parastohae_ashegh313 @ ╚🌹✿○○••••••••••══════╝