فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫دوباره حال قلبمو نگات عوض ڪرد ...💖 💫✨🌸✨💫 ❤️ رضایت‌ مادر ♨️ برادرم فتحعلی که شهید شد کار رفتن محمد به جبهه گره خورد. مادرم راضی نمی‌شد. خیلی به این در و آن در زد اما فایده نداشت. 🕌 قرار بود پدر و مادرم بروند مشهد وقت رفتنشان، یک نامه و یک اسکناس پنجاه تومانی آورد، داد به مادرم و گفت: «مادر این نامه و پول رو بندازید توی ضریح امام رضا علیه السلام ❗️مادرم پرسید: توی نامه چی نوشتی پسرم؟! محمد جواب داد: چیز مهمی نیست یه مشکل کوچیکی دارم که از آقا خواستم حلش کنن. کنجکاو شده بودم. پرسیدم: داداش توی نامه چی نوشتی؟! 🌹گفت: بذار جوابش رو بگیرم بعد برات میگم. درست فردای روزی که پدر و مادرم از مشهد برگشتند محمد آماده شده برای رفتن به جبهه. تازه سِرّ آن نامه را فهمیدم. علیه السلام مادرمان را راضی کرده بود. اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج @parastohae_ashegh313