🌷 🔰 سخن شهید: 🎙درد را انسان بی هوش نمی کشد، انسان خواب نمی فهمد، درد را، انسان باهوش و بیدار می فهمد. راستی...! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شده ام؟ نکند بی هوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم. قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟ خدایا؛ تو هوشیارمان کن، تو مرا بیدار کن، صدای العطش می شنوم، صدای حرم می آید، گوش عالم کر است، خیام می‌سوزد اما دلمان آتش نمیگیرد. 📕 برگرفته از کتاب لبخندی به رنگ شهادت 🕊 نحوه شهادت: ▪️القراصی سقوط کرد، عباس با همراهی یک از فرماندهان به روستایی در آن نزدیکی به نام الهویز می‌روند، موقعیتی را پیدا می‌کنند و مستقر می‌شوند. قبل از رفتن، دوستانش از او می‌خواهند که نرود اما او دلش آرام نمی گیرد و می رود. ▪️در حال بررسی موقعیت منطقه بودند و گمان می‌کردند نقطه‌ای که در آن قرار دارند در تیررس دشمن نیست. در کنار دیواری ایستاده بودند و تصور می‌کردند که دشمن در جهت مقابل آنان قرار دارد، در حالی که دشمنان به آن روستا نفوذ کرده بودند آنها را زیر نظر داشتند. در همین حال، موشک از نوع تاو آمریکایی به سوی آنان شلیک می شود. در هنگام پیاده شدن از ماشین، نارنجکی که عباس به کمر بسته بود هم منفجر می شود. دقایقی بعد موشک دوم هم به ماشین اصابت می کند و آتش از پیکر نیم سوخته عباس بار دیگر شعله می کشد. 🌷 🕯 (۲۰ خرداد ۱۳۹۵) 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq