🌷 🕌 قبل از تولد محمد حسین خواب بسیار عجیبی دیدم در عالم خواب به امامزاده نرگس خاتون روستا برای زیارت رفتم مشغول زیارت بودم که چشمم به خانمی با چادر مشکی افتاد. صورتش را کاملا پوشانده بود! 🦋 ایشان به طرف من آمد یک نوزاد را در آغوش من گذاشت و گفت: نوزادی که در راه داری پسر است اسمش را محمد حسین بگذار! چون نام پدرم محمد(ص) من و فرزندم حسین(ع) است. این نوزاد هدیه ما به شماست. مقام و مرتبه بالای فرزندت را بعد از سی و پنج سال خواهی دید. 🌹 فهمیدم ایشان خانم حضرت فاطمه الزهرا(س) هستند. بعد از اینکه از خواب بیدار شدم. خوابم را برای همسرم تعریف کردم. 🎊 خیلی خوشحال شد چند روزی از این خواب گذشت، جشن عروسی یکی از اقوام دعوت بودیم وقتی وارد مجلس شدم، بلافاصله بی حال شدم. مدام سرم گیج می رفت نمیتوانستم بنشینم. مجلس را ترک کردم. به طرف منزل حرکت کردم به خانه که رسیدم از بی حالی و سرگیجه ای که داشتم خبری نبود. ⁉️ با خودم گفتم خدایا من چرا اینطوری شدم؟! 💚 فردای همان روز موضوع را برای یکی از بزرگان روستا که از سادات بود تعریف کردم ایشان گفتند که بچه شما نظر کرده حضرت زهرا(س) است باید بیشتر حواستان را جمع کنید. خداوند مقام و منزلت خاصی به این بچه میدهد شما نباید در هر مراسمی وارد شوید. 🤲🏻 بعد از صحبت های سید سعی کردم در دوران بارداری به اعمال و نمازهایم بیشتر دقت کنم تا جایی که امکان دارد مراسماتی که بوی خدا و معنویات ندارد را نروم. 🌷 📙 برگرفته از کتاب سید عماد