دختر خانمی بود که به ظاهر تقیّدات دینی نداشت، خانواده کاملا باز و تا حدود زیادی اروپایی مسلک در منش و روش و سبکزندگی ... بودند
اما این دختر علی رغم همه اینها، با اینکه فضای فرهنگی و تربیتیش اجازه خیلی از بی بند و باری ها رو بهش میداد مثل بیحجابی، مثل تعامل آزاد و خارج از چارچوب با جنس مخالف ... اما اهل هیچکدوم از این موارد نبود ...
ازش که می پرسیدی چرا؟
میگفت من اعتقادات دینی قوی ندارم ولی برا خودم چارچوبهایی دارم که عقلم برام تعیین کرده، میگفت مو بیرون گذاشتن، آرایش کردن، خود رونشون دادن، دوستی با جنس مخالف برا من دور از عقل هست،
عقلا این کارها رو نمیفهمم ...
عاقبت خوبی تو این کارا با عقلم نمی بینم ...
این👆 عقل اینجا مدّ نظره
#عقل_سلیم و
#عاقبت_اندیش
عقل یه عامل بزرگِ بازدارنده و ترغیب کننده است، به شرط جهت دهی درست و عدم افراط و تفریط یک هادی عمیق درونی به سمت رشد و تعالی است.
حتی اگه دین هم در دسترس نباشه
این طرف ماجرا رو هم بگیم اگه ما عقل فرزندمون رو سالم و دور اندیش بار بیاریم و اصطلاحا همش نوک دماغش رو نبینه و به عملی که میرسه قبل از انجام عاقبتش رو ببینه (عاقبت دنیاییش رو هم ببینه کافیه ) و قضاوت کنه که این عاقبت ارزشش رو داره یا نه ؟؟؟؟...
دیگه برا اینکه گناه نکنه لازم نیست اینقدر از دین مایه بزاریم و خدا رو خرج کنیم و هی بهش بگیم... گناهه ، انجام نده ، خدا ناراحت میشه می بردت جهنم...
بار از دوش دین و خدا برداشته میشه
#تربیت_مدبّرانه
#مادر_دغدغه_مند