#داستانک_مهدوی
#پرچم_سبز_بزرگ
توی هیئت پرچم دار بود.
هر سال، خودش تو مراسم ها ، اون پرچم سبز بزرگ رو میگردوند.
اما امسال دستش شکسته.
یک دستی نمیتونه پرچم رو بگردونه.
بغض داشت.
حاج حبیب هم گفته : " تا شب یکی رو به جای خودت برای پرچم بیار"
با علی دوستش هم سر شکستن دستش ، سرسنگین بود .
تو همین فکرا بود که صدای آشنایی گفت: " امسال پرچم آقارو میدی من بگردونم؟ "
برگشت .لبخندی زد . علی بود...
شب تو هیئت، پرچم سبز بزرگ؛ وسط سینه زنها ، عجیب خودنمایی می کرد ، بخصوص نوشته ی روش :
" یااباصالح المهدی، ادرکنی "
#بازگفت
#یا_ابا_صالح_المهدی_ادرکنی
#حواسمان_به_امام_زمانمان_باشد
•┈┈••✾❀✾••┈┈•
@bazgoft_media