💟مرد و زن نشسته‌اند دور ِ سفره. مرد قاشقش را زودتر فرو می‌برد توی کاسه سوپ و زودتر می‌چشد طعم غذا را و زودتر می‌فهمد که دستپخت همسرش بی‌نمک است. و اما زن چشم دوخته به او تا مُهر تأیید آشپزی‌اش را از چشم‌های مردش بخواند و مرد که قاعده را خوب بلد است، لبخندی میزند و می‌گوید: “چقدر تشنه‌ام!” زن بی‌معطلی بلند می‌شود و برای رساندن لیوانی آب به آشپزخانه می‌رود. سوراخ‌های نمکدان سر ِ سفره بسته است و به زحمت باز می‌شوند و تا رسیدن ِ آب فقط به اندازه پاشیدن ِ نمک توی کاسه زن فرصت هست برای مرد. زن با لیوانی آب و لبخندی روی صورت برمی‌گردد و می‌نشیند. مرد تشکر می‌کند، صدایش را صاف می‌کند و می‌گوید: ” می‌دونستی کتاب‌های آشپزی رو باید از روی دستای تو بنویسن؟ “ و سوپ بی‌نمکش را می‌خورد؛ با رضایت و زن سوپ با نمکش را می‌خورد؛ با لبخند! 📚 برگرفته از کتاب زندگی به سبک روح الله(خمینی) @parvarestan_ir