10 ماه (300 روز برابر) است که با دشمن در همه جبههها در حال دست و پنجه نرم کردن هستیم؛ دشمنی که در میدان نبرد شکست خورده و میخواهد از بعد نظامی به بعد امنیتی حرکت کند، جایی که او با مشارکت کشورهای غربی و خائن عربی توانمندی بیشتری به دلیل وسعت محور مقاومت، حضور نظامی امریکا در این محور، فعالیت عناصر خائن و خودفروخته در آن برای عملیات دارد. با این حال، محاسبات دشمن همیشه باید اشتباه باشد. این محاسبه که ایران و محور مقاومت دنبال جنگ نیستند درست نیست، همه کشورهای جهان دنبال جنگ نیستند اما وقتی جنگ در خانهات را میزند فرار از آن شکستهای بیشتری را حاصل خواهد کرد.
بارها بر این نکته تاکید داشتهام که توانمندی محور مقاومت برای نابودی دشمن صهیونیستی به مرحلهای عالی رسیده و امروز این فرصت به دست داده تا پس از 10 ماه نبرد فرسایشی، ضربهای اساسی و سنگین به او وارد کنیم؛ ضربهای تمامکننده. این را من تنها نمیگویم و نظر خاصِ منِ روزنامهنگار هم نیست. امروز نشریه امریکایی فارن پالیسی گزارشی منتشر کرد که در آن آمده بود: «اگر دامنه درگیری گسترش یابد، زرادخانه موشکی عظیم حزبالله و نیروهای نظامی کهنهکار، تهدیدی بزرگ برای اسرائیل خواهد بود و آشفتگی احتمالاً بسیار بیشتر از آن چیزی است که اسرائیل از حمله 7 اکتیر و در دهههای پیش شاهد آن بوده است.»
این روزنامه در ادامه مینویسد: اگرچه جنگ بزرگ ویرانگر خواهد بود و ممکن است به سوریه و عراق نیز کشیده شود، و انصارالله در یمن میتواند از حزب الله در درگیری حمایت کند، حتی اگر نبرد در غزه متوقف شود، «به هر حال ممکن است رخ دهد و بر اساس...