. ✅ چرا آشفتگي بازار، تدبیر کلید است نه بی تدبیری 👈قسمت اول 👤 : در هفته گذشته با انتشار متنی در صفحه توییترم به این موضوع اشاره کردم که «نمی توان باور کرد که این بی تحرکی دولت در مواجه با آشفتگی بازار در حوزه اقتصاد که آرامش مردم را هدف گرفته، از بی تدبیری دولت است. اتفاقا این تدبیر کلید روحانی است. او به دنبال این است تا هزینه های سازش را به عنوان هزینه های مقاومت به افکار عمومی قالب کند تا زمینه را برای تحمیل گفتگوی جدید با آمریکا فراهم کند.» اکنون در این یادداشت به برخی شواهد آن اشاره می کنم: ♦️ بدیهی است که روحانی، همان روحانی است آقای روحانی همان کسی است که آمریکا را کدخدا معرفی می کرد. مهمترین دستمایه دولتش را توافق با دولت آمریکا می دانست. او برای اولین بار در حرکتی نابجا در سفر به نیویورک با رئیس جمهور سابق آمریکا به گفتگوی تلفنی پرداخت و این جرثومه فساد و جنایت را فردی مؤدب و باهوش توصیف کرد. وزیر امور خارجه اش با اوباما دست داد و از قدم زدن با وزیر خارجه آمریکا احساس شعف می کرد و... روحانی و همراهانش در این سال ها چه کاری برای «نزدیکی به آمریکا» باید می کردند که نکردند؟! ♦️ روحانی از گذشته انقلابی اش پشيمان است با نگاهی به مواضع آقای روحانی در طول سال های گذشته بویژه در طول پنج سالی که وی ردای ریاست جمهوری را به تن داشته، همواره شاهد بوده ایم که وی خود را شخصیت معتدل و به دور از هیجانات انقلابی معرفی کرده است. بر همین راستا با انتقادهای مکرر از رقبای انتخاباتی، آنها را کوبندگان بر طبل جنگ و خود را برطرف کننده سایه جنگ معرفی کرد. او همان کسی است که در سخنرانی های خود، مواضع انقلابی را رفتاری احساسی و متناسب با سال های نخست انقلاب می دانست و امروز را پایان احساسات و زمان عقلانیت می خواند، او در تحریفی آشکار حتی از قیام عاشورا درس مذاکره گرفت، هاشمی رفسنجانی در کنار او بارها با خاطره سازی به تحریف مواضع ضد آمریکایی امام راحل پرداخت و... روحانی و همراهانش در این سال ها چه کاری برای «ایدئولوژی سازی سازش» باید می کردند که نکردند؟! ♦️ برجام بر پایه اعتماد به آمریکا شکل گرفت ولی روحانی با کمک رییس مجلس و نمايندگان همراهش، با کمک عناصر واداده یا بی تحلیل موجود در دو جناح اصلاح طلب و اصولگرا و با کمک سربازان رسانه ای مطبوعاتی اش، بالاخره موفق شد برجام را بزک کند و توافقنامه ای مبهم، با ساختار ضعیف در لغو تجربه ها و بدتر از ترکمنچای را به نظام جمهوری اسلامی تحمیل کند. برجامی که با شعار لغو کلیه تحریم ها تحمیل شده بود، بعد از اینکه ایران به تمام تعهدات خسران بار خود عمل کرد، عاملی شد برای تشدید تحریم ها. تحریم ها از همان دوره اوباما و سپس در دوره ترامپ، یکی یکی بازگشت و بعد از پنج سال به یکباره ساختمانی که بر پایه توهم اعتماد به آمریکا بنا نهاده شده بود، با خروج یک طرف آمریکا از برجام فرو ریخت. مهمترین دستآورد برجام برای اقتصاد و معیشت مردم «هیچ» بود و از آن تنها یک «تجربه وعبرت» در کنار تجربه های تلخ قبلی باقی ماند. رهبر انقلاب از ابتدا به «تجربه شدن برجام» اشاره کرده بود. به این که «مقاومت هزینه دارد اما سازش هم هزینه دارد و هزینه های سازش بیش از مقاومت است» اشاره کرده بود. ♦️ چرخش ناگهانی به سمت انقلابی گری! اما درست زمانی که باید میوه سخنان هشدارآمیز رهبری در باره نتایج خسارت بار اعتماد به آمریکا چیده می شد، حسن روحانی تبدیل شد به یک عنصر انقلابی! شعارهای مقاومت را سر دست گرفت و تندتر از همه در صف اول کسانی قرار گرفت که آنها را به رفتارهای احساسی و انقلابی متهم می کرد! چرخش به یکباره روحانی از منتهی الیه جریان سازش به منتهی الیه جریان مقاومت، تعجب همگان را برانگیخت! ادبیات روحانی به یکباره تغییر کرد، او که روزگاری از عاشورا درس مذاکره می گرفت، از مبارزه تا آخرین قطره خون سخن می گفت! تهدید کرد که اگر آمریکا جلوی صادرات نفت ایران را بگیرد، تنگه هرمز را خواهد بست! او جنگ با ایران را مادر جنگ ها توصیف کرد! تغییر مواضع روحانی آنقدر عجیب بود که یکی از فرماندهان خوشنام نظامی که بارها طعنه های روحانی به دلیل مقاومتش در منطقه را شنیده بود، به استقبال مواضع روحانی رفت و حمایت اغراق آمیزی از آن کرد. 🛡به کانال پاسدار انقلاب بپیوندید 👇 http://eitaa.com/joinchat/1486618634C04b9977c14