💠 *پاسخ به شبهه حضرت زینب و داستان کوبیدن سر بر چوبه محمل* 🔴سوال: آیا حضرت زینب(س) بعد از عاشورا در کوفه سر خود را به چوب محمل زدند و خون از سرشان جاری شد؟ پرسش : آیا صحیح است که حضرت زینب(س) به هنگام مشاهده سر مبارک امام حسین(ع) در دارالاماره ابن زیاد سرش را به محمل کوبیده است؟! 🔵پاسخ اجمالی: این روایت به صورت مرسل نقل شده و سلسله راویان آن در جایی ذکر نشده است؛ لذا از حیث سند اعتبار ندارد. از جهت دلالت نیز قابل قبول نیست؛ چون اصلًا محملى وجود نداشت تا حضرت زینب(س) سرش را به آن بکوبد. زیرا اوّلا: در روایات آمده که اسیران را بر شترهاى بدون جهاز سوار کردند تا ناراحتى ببیند. ثانیاً: محمل یک وسیله محترمانه است و هیچ‏ کس آن را براى اسیر خود انتخاب نمى‏ کند. ضمن اینکه این عمل با توصیه های امام حسین(ع) بر صبر و شکیبایی حضرت زینب(س) منافات دارد. 💠 *حضرت زینب و داستان کوبیدن سر بر چوبه محمل* 🔴سوال: آیا حضرت زینب(س) بعد از عاشورا در کوفه سر خود را به چوب محمل زدند و خون از سرشان جاری شد؟ 🔵پاسخ تکمیلی: قابل ذکر است که یکی از دلایل طرفداران قمه زنی که بسیار مورد استناد و استفاده قرار می گیرد، ادعای اقدام حضرت زینب کبری(س) در کوبیدن پیشانی مبارکشان به چوبه محمل هنگام رؤیت سر مطهّر سیدالشهدا(ع) است. آن ها برای اثبات ادعای خود به روایتی مشهور از «مسلم جصّاص» استناد می کنند. برای روشن شدن بحث و توضیح بیشتر ابتدا اصل خبر را نقل و سپس آن را بررسی می کنیم: 《شخصی به نام «مسلم جصاص» (گچکار) نقل می کنند که؛ من از طرف ابن زیاد اجیر شده بودم که دار الاماره ی کوفه را تعمیر و گچکاری کنم. مشغول کار بودم که هیاهویی در شهر بلند شد. دست از کار کشیدم و به سوی هیاهو و ازدحام مردم رفتم. دیدم سرها را بر سر نیزه ها کرده اند و همراه با اسرا که در چهل کجاوه بودند، وارد شهر می کنند. زینب دختر علی(ع) خطبه می خواند و مردم کوفه را به باد ملامت گرفته بود که ناگهان سر حسین(ع) را بالای نیزه کرده، جلوی کجاوه ی زینب(ع) آوردند. زینب چون چشمش به سر بریده ی برادر افتاد و دید که باد موی محاسن برادرش را گاه به سمت راست و گاه به سمت چپ می برد، از شدت تأثر و ناراحتی سرش را به چوب محمل کوبید؛ چنانکه خون از زیر مقنعه اش جاری شد و با چشمان گریان رو به سر برادرش کرد و این شعرها را خواند: 《یا هلالا! لما استتم کمالا، غاله خسفه فأبدا غروبا، ما توهمت یا شقیق فؤادی، کان هذا مقدرا مکتوبا، یا اخی فاطم الصغیره کلّم، ها فقد کاد قلبها ان یذوبا، یا اخی قلبک الشقیق علینا، ما له قد قسی و صار صلیبا..》 هلال شب اول ماه زینب(س) چه زود غروب کردی، هیچ فکر نمی کردم من در کجاوه بنشینم و تو بر فراز نی پیش چشم من آئی... و در ادامه هست که؛ ثُمَّ نَطَحَت جَبینُها الی مَقدَم المَحمِل سپس بی اختیار سر به چوبه ی محمل زد و خون جاری شد! حال به بررسی سندی و محتوایی این روایت می پردازیم. *بررسی اشکالات سندی روایت:* ١_این روایت را که علامه مجلسی در جلد ۴۵ بحارالانوار نقل کرده، بدون سند یا به اصطلاح «مرسل» بوده و خود مرحوم مجلسی نیز به مرسل بودن آن اذعان کرده است. ٢_علاوه بر مرسل بودن این گزارش، شخص «مسلم الجصاص» نیز مجهول است که موجبات ضعف سند را از جهتی دیگر نیز فراهم می کند. ٣_مرحوم شیخ عباس قمی(ره) منشاء این روایت را دو کتاب «نورالعین» و «منتخب طریحی» می داند و در نقد سند آن می نویسد: «ذکر محامل و هودج، در غیر خبر مسلم جصاص نیست و این خبر را گرچه علامه مجلسی نقل کرده؛ لیکن مآخذ آن منتخب طریحی و کتاب نورالعین است که حال هر دو کتاب بر اهل فن پوشیده نیست.» ۴_کتاب «المنتخب فی جمع المراثی و الخطب» معروف به «منتخب طریحی»، نوشته فخرالدین طریحی از علمای قرن یازدهم است. از آنجا که این کتاب کشکول گونه به صورت نامستند و بدون تحقیق تالیف شده، بسیاری از کتاب شناسان و حدیث پژوهان از آن انتقاد کرده اند. به عنوان نمونه مرحوم میرزا محمد ارباب می گوید که در کتاب منتخب مسامحات بسیار بکار رفته و روایت مختص به آن اعتباری ندارد. ۵_کتاب «نور العین فی مشهد الحسین(ع)» نیز کتابی بسیار ضعیف و نامطمئن است که حتی نویسنده آن نیز به درستی مشخص نیست. مرحوم «علی بن عبدالله بحرانی ستری»، از فقها و مراجع تقلید امامی قرن سیزدهم و چهاردهم، کتاب نورالعین را کتابی سراسر کذب و افترا و بهتان می خواند و بیان می دارد اشعاری که در این کتاب به اهل بیت و امام حسین(ع) نسبت داده شده آن قدر از نظر فصاحت و بلاغت و وزن و قافیه ضعیف است که نمی توان آن ها را به افراد عادی نسبت داد، چه برسد به فصیح ترین و افراد عرب. ۶_به نظر می رسد که علامه مجلسی(ره) این مطلب را از منتخب طریحی نقل کرده است؛ زیرا علیرغم آنکه ....... 🔹ادامه مطلب و پاسخ کامل به این شبهه:👇 http://pasokhgooyan.blogfa.com/post/3075