۱. مدتی پیش همراه مادرم برای یک عمل تشخیصی بیمارستان بودم. شب برای خوردن شام از اتاق بیرون آمدم و در سالن زنهای جوان زیبایی را دیدم که بعد از جراحی زیبایی جیغ می‌کشیدند و با درد زیاد به کمک کادر درمان راه‌ می‌رفتند. برایم شبیه فیلم ترسناک بود. ۲. نمی‌توانستم باور کنم که مثلا درست در اوج شکوفایی جریانات فمنیستی ایران ( قبل از بلبشوی ززا) این زنان سالم آمده‌اند و خودشان را مثله کرده‌اند! اغلب زنان همسن خودم در آستانه دهه چهار و پنج زندگی، مذهبی و غیر مذهبی، بحران شروع مرحله جدید زندگی‌شان را به تیغ جراحی سپرده بودند. ۳. همان نگاه ترسیده که اگر پیر شوم یا در ۴۵ سالگی بدن یک ۲۰ ساله را نداشته باشم، چه‌ کنم؟ تنها در خصوص عدم دسترسی به امکانات ورزش همگانی و ارزان زنان و استفاده از فضاهای عمومی شهری برای ورزش، دولت را مقصر می‌دانم، که البته اصلا شامل این طبقه‌ اقتصادی که من دیدم، نمی‌شود. ۴.مشکل اصلی همان الگوی آمریکایی زن است که تا عمق جامعه ایرانی را از جشن تولد، دندان، بلوغ، تعیین جنسیت و بیبی شاور و غیره فتح کرده. اگر دغدغه حقوق زنان و زندگی و امنیت زنانه هست، وسط آتش سوزاندن، برای زن مدرن امروز که الگوی مذهبی یا سنتی نقشش دیگر پاسخگو نیست هم تولید محتوا کنید. ۵. بهش بگویید زن ایرانی کجای جهان مدرن ایستاده و چه کار بلد است. چقدر منحصربفرد است و چقدر می تواند به شکوفایی این مملکت کمک‌ کند و بکجای ریشه‌هایش می‌تواند چنگ بزند. به نظرم قدم اول آزادی اینجاست، در بدیهیات فمنیستی، نه آنجا که رژیم صهیونیستی خط می‌دهد و شما دانسته و نادانسته اجرا می‌کنید. 🔴 پاورقی | @pavaraghi_tv2