📝محمد صدرا مازنی 💠علیه برنامه ریزی! 🔻پیش از هر کلامی بگویم: موضعم درباره برنامه ریزی منفی نیست؛ یعنی زندگی بی برنامه ارزش زیستن ندارد. [التدبیر قبل العمل یومن العثار: برنامه ریزی قبل از انجام کار موجب مصونیت از لغزش می شود؛ امام علی(ع)] مرادم از عنوان یاد شده 《برنامه ریزی با قید روزمره گی با معیار پول است.》 یعنی من کار می کنم تا پول در بیاورم. اگرچه همه کار می کنند برای امرار معاش و پول نیز به کار تعلق می گیرد؛ اما این مرام که همه چیز با معیار پول سنجیده شود هویت اخلاقی ما را تحت الشعاع قرار داده است؛ با این منطق حتی《وظیفه》نیز فدای پول می شود. یعنی اگر انجام یک وظیفه کاری به زمانی غیر از ساعت اداری موکول شود، و به دلیل مشکلات سازمان در تامین بودجه و اعتبار، اضافه کاری تعلق نگیرد، کارمند انگیزه ای برای کار ندارد. 🔻در چنین وضعیتی آرامش نیز فدای پول می شود. درمان و بهداشت و حتی اخلاق نیز پولی می شود. همین چند روز پیش دخترم برای رفع اختلال در شبکه پیام رسان شاد ناچار شد تا با یکی از مراکز مشاوره تماس برقرار کند؛ مشغول صحبت با خانمی شد که نحوه رفع اختلال و ورود به شاد را به او آموزش می داد؛ بانوی پشت خط تلفن بسیار مهربان، آرام و با تانی صحبت می کرد؛ من که از این سبک پاسخ به ارباب رجوع کمی شگفت زده شده بودم تصور کردم این خدمتی از ناحیه وزارت آموزش و پرورش است؛ بارها به وزیر محترم و همکاران مرحبا گفتم که در عصر روز تعطیل اینچنین با طراوت و شاداب با ارباب رجوع صحبت می کنند و مشاوره می دهند؛ مکالمه طولانی شده بود؛ در تمام این مدت من رکب خورده بودم؛ اساسا با یک موسسه خدماتی خصوصی طرف بودیم، هزینه مشاوره به پای من حساب شده بود. توجه و ادب مثال زدنی بانوی پشت خط به طمع پول بود؛ یعنی اخلاق پولی! 🔻علم نیز پولی می شود؛ چندی پیش استاد ارجمندم آقای دکتر سید حسن اسلامی اردکانی درباره اشخاصی نوشت که به قول خودشان《مقاله غیرعلمی پژوهشی بلد نیستند》؛ چیزی که اهل علم و دانشگاهی برای حفظ شان و جایگاه خویش به آن توجه دارند و ابراز می دارند: تنها برای نشریه ای مقاله می نویسند که رتبه علمی پژوهشی داشته باشد! راز پنهان درون این گزاره این است که 《چون پول برایم مهم است برای نشریه ای می نویسم که روی رتبه علمی ام تاثیر بگذارد.》 یعنی برای من پول خلق کند. همین رویه دانشگاهی حوزه های علمیه را نیز به ضیافت خویش دعوت کرد. 🔻پدیده عریان دیگری نیز که جناب ایشان مطرح کرده بود تقاضای پول هنگفت برخی از نشریات علمی پژوهشی از دانشجویان نگون بخت مقطع دکتری برای دریافت اکسپت است. یک مورد درخواست۳۲میلیون تومان از دانشجویی توسط یک نشریه [نا]علمی پژوهشی برای پذیرش دو مقاله. نامش را چه بگذاریم؟ 🔻بنابراین من علیه برنامه ریزی ای سخن می گویم که اندیشه ورزی را از ما می گیرد. از اخلاق تهی می کند، زمانمان را به دست می گیرد؛ مدیریت می کند و به سویی می کشاند که در آن 《همه چیز با پول درست می شود》 و دیگر هیچ! 🔻از همین رو برای دستیابی به آرامش باید زمانی را علیه برنامه ریزی سپری کنیم. آزاد باشیم؛ ذهنمان را از روزمره گی خالی کنیم و درباره چیزهای دیگری غیر از همه چیزهای روزمره بیاندیشیم. زمانی را به بطالت و بی خیالی سپری کنیم. بگذاریم ذهنمان درباره خودمان بیاندیشد؛ به گذشته برگردد؛ در کوچه پس کوچه های زمان کودکی مان را جستجو کند؛ زمزمه های لالایی مادر را بشنود؛ اقتدار پدر را به یاد آورد؛ با خواهر و برادر نجوا کند؛ برای رقیب ورزشی کوری بخواند؛ لابه لای علفهای مزرعه پرسه بزند، نیش زنبور را تجربه کند، مشق مدرسه و دنبال توپ فوتبال دویدن و بازی های کودکانه را مرور کند و نرم نرمک بزرگ شود، به امروزمان برسد و بی وقفه از امروز بگریزد، به آینده سیر کند و خویش را بر فراز ابدیت جستجو کند؛ آنگاه امروزش را بسازد. با خود بگوید من کیستم؟ در کجای تاریخ قرار دارم؟ به کجا باید بروم؟ چه مسئولیتی دارم؟ این زمان بطالت؛ فصل رویش امروز و فردا است که ما را نو می کند؛ به خویشتن وجودمان سلام کرده و برای فردا امیدوار؛ علیکم انفسکم. @masaelepazuheshi