یکی از تحریف های بزرگ کتابهای درسی! سانسور ساختاری ایران، سرزمین پیامبران یکی از نقاط بسیار بارز نقص اندیشه ما، بی توجهی به گذشته و تاریخ پیشینیان است. عجیب تر اینکه در و عظیم الشأن، تاکید بسیار فراوانی درین خصوص وارد شده. در این میان اما نوع روایت تاریخی ایران پیش از اسلام، در ما بسیار عجیب است. با این که بر اساس پژوهش های صورت گرفته حداقل سی نفر از انبیای بزرگ الهی در ایران مدفون هستند، اما کمترین اثر و نشانه ای از این اولیای الهی که زندگی بشرند، در کتاب های درسی ما و بالتبع در ذهنیت ایرانی وجود ندارد. روی دیگر این سانسور ساختاری، روایتی است که از میراث فرهنگی ایران ارائه می دهد. نتیجه اینکه نام و راه انبیاء علیهم السلام به صورت ساختاری متروک و مهجور مانده و از دیگر سو، دوگانه باطل اسلام و ایران ایجاد شده. به خاطر دارم زمانی که در دبیرستان بودم، یکی از رنج‌های همیشگی ام آمدن اسلام به ایران بود و از دست رفتن آن شکوه(طاغوتی ظالمانه) پیش از اسلام!!! باید بدانیم ایران پیش از اسلام، روایتی کاملا متفاوت از آنچه که در ذهن های ماست دارد. روایت گذشته به محوریت تاریخ سازی و مدیریت انبیاء علیهم السلام یا به محوریت پادشاهان و طاغوتان؟ این یکی از مهمترین پرسش ها و اولویت های تمدنی(دریافت) پیش روی ماست. روایت «الذين من قبلهم» به محوریت سه گانه ایمان،کفر، نفاق و با مدیریت انبیاء علیهم السلام یا اینکه فلان طاغوت چند سال حاکم بود و پس از آن چه کسی آمد؟ اهمیت روایت تاریخی در این است که زندگی گذشته، پل و مسیر آیندگان است. روشی که نامه گرانقدر ۳۱ نهج البلاغه بر اساس آن نوشته شده. مطالب مشابه: قرآن و تخت جمشید(اینجا) حیات القلوب علامه مجلسی یا تاریخ تمدن ویل دورانت (اینجا) @besalamen_amenin @pavaragi