باسمه تعالی
ده نکته در باب تبلیغ(۱)
۱) این بیان رهبری معظم انقلاب که در وضعیت امروز کسب مقامات علمی در اولویت اول حوزه ها است و تبلیغ در اولویت دوم است، در حالی که اولویت با تبلیغ است(نقل به مضمون). نکته بسیار مهمی است.
کاملا روشن است که پیش نیاز تبلیغ کسب معرفت است. تا شناخت نسبت به مسئله نباشد، اساسا فهم شکل نمیگیرد.
فهم درست مهم است. حکیمان و فیلسوفان بزرگ به این مهم توجه داشتهاند.
مولوی هم برای فهم درست شکوهگونه میگوید: آنچه میگویم به قدر فهم توست* مردم اندر حسرت فهم درست.
این بصیرت که مسئلهای که میخواهیم تبلیغ کنیم، را به درستی بفهمیم یک بحث است.
۲) در امر حوزه و نقش طلبگی گاهی گفته میشود، اولویت با چیست؟ قطعا تبلیغ اولویت است. چون با فرض اینکه حوزه علمیه قم و نجف پر باشد از مجتهدین تراز اول، در حالی که این بزرگان فقط در این دو شهر تجمع کنند و نقشی در تبلیغ نداشته باشند، فایده چندانی ندارد.
زمانی مقامات علمی بدرد میخورد که دستاورد آن به گوش مردم برسد، از آن عبور کند به مغز برسد و تحلیل شود در عمق جان مردم بنشیند. «بعضی از تبلیغهای ما حتی به گوش هم درست نمیرسد گوش هم حتی آن را تحمل و منتقل نمیکند. گوش که گرفت میدهد به مغز، قضیه این جا ختم نمی شود بلکه باید بیاید در دل نفوذ و رسوخ کند. (5/11/1384)»
این فهم، اراده آفرین است. یعنی اگر به این بصیرت برسیم که باید به بلاغ و ابلاغ و تبلیغ و تبیین اولویت دهیم، بیقرار میشویم.
بیقراری ارادهآفرین است. اراده نیز بیقرارمان میکند، مگر نبی مرسل(ص) چنان بیتاب هدایت و تبلیغ مردم نبود که ندای «لعلک باخع نفسک...» نازل شد که ای رسول نزدیک است جانت را در راه هدایت مردم به هلاکت اندازی؟ مگر علی(ع) بیقرار تبلیغ نبود. مگر بیقراریاش بیخوابش نکرده بود؟ مگر در تاریخ نخواندیم که حضرت گاهی از نگرانی برای مردم خواب نداشت و شبهایش را پهلو به پهلو میشد؟
۳) تبلیغ علم و مهارت میطلبد. علم و دانش پیش نیاز تبلیغ است. نمیتوان در عرصه تبلیغ موفق بود، مگر اینکه قبل از نبلیغ دانش لازم را برایش کسب کرد.
ما در عرصه پژوهش میگوییم: هم سوال از علم خیزد هم جواب!
اما همانطور که روشن است پیش نیاز بودن به منزله اصل بودن علم نیست، بلکه بهمثابه مقدمه برای واجب است. مانند وضو برای نماز است. علم، وضو است و تبلیغ نماز!
✍
محمد صدرا مازنی
@pavaragi