۱۲ بهمن یک روز تاریخی است. من هیچ گاه امام ره را ندیدم و حس بازگشت او به وطن را درک نکردم، اما شاید اهمیت این اتفاق را بهتر از جوانی که ۱۲بهمن۵۷ مسیر بهشت زهرا با شور وهیجان وصف ناپذیر، دوان دوان طی می کرد، درک کرده باشم. ۱۲بهمن نقطه سر خط بود بر قرن ها خودتحقیری و خود کم بینی ایران و ایرانی. نقطه سر خط بر ده ها سال استعمار، استبداد، تو سری خوری، و نگاه گدامسلکانه به داشته های تمدن غرب. نقطه سر خط بر قرن ها فراموشی تاریخی، فراموشی خودمان، داشته هایمان و هویتمان. ۱۲ بهمن، آغاز فصل جدید بود. آغاز عصر جدید انسان. آغاز دوره ی خودآگاهی ما. آغاز دوره ی باور، باور به داشته هایمان، باور به اینکه می توانیم. ۱۲ بهمن به ما امکان تجربه یک مدل زیستن جدید داد. امکان این که ما می توانیم ایده منحصر به فرد خودمان را داشته باشیم. این ایده جمع "دین و دنیا" بود، جمع بین "دنیا و آخرت"،جمع بین "کرامت انسان و بندگی خدا"، جمع بین "اراده مردم و اراده ی شریعت" یعنی هم مردم سالار باشند و هم دین حاکم باشد، جمع بین "آزادی و استقلال"، جمع بین "نظم و نظام" با "انقلاب و تحول"، جمع بین "پیشرفت علمی و معنوی". ۱۲ بهمن، سرآغاز بزرگترین نعمتی است که خدا به بشر، بعد از دین و معصومین هدیه کرده است. ۱۲ بهمن تداعی کننده آیات سوره ابراهیم است، آنجا که موسی علیه السلام، نعمت رهایی از دوران فرعون و آغازعصر جدید را به بنی اسرائیل یادآوری میکند.