در پیاده رو حرکت میکردم که با صدایی :« آقا می شود به من کمک کنی ؟» متوجه پیرمردی ویلچر نشین در حاشیه پیاده رو شدم ، به توفیق الهی مبلغی با احترام تقدیمش کردم.
پیرمرد با رفتاری طلبکارانه فوری پول را گرفت و بی آنکه زبان به سپاس گزاری بجنباند ،قفل سکوت و بیاعتنایی بر لبانش زد.
از او فاصله گرفتم با خود گفتم ای کاش به جای قفل سکوت ،گل سپاسی بر گوشه لبانش مینشاند.
ولی رفتارش را دور از انتظار ندانستم زیرا برخی ما انسانها نه فقط نسبت به یکدیگر بلکه نسبت به خدای مهربان ،همین گونه رفتار می کنیم ؛ هنگام نیاز به او ، زبان درخواستمان ۲ متر و چون به عطایش میرسیم زبان سپاسمان بریده
« الهی العفو »