✍دختر دانش آموزي صورتي زشت داشت . دندان هايي نامتناسب با گونه هايش ،موهاي کم پشت و رنگ چهره اي تيره . روز اولي که به مدرسه جديدي آمد ، هيچ دختري حاضر نبود کنار او بنشيند . نقطه مقابل او دختر زيبارو و پولداري بود که مورد توجه همه قرار داشت .او در همان روز اول مقابل تازه وارد ايستاد و از او پرسيد : ميدوني زشت ترين دختر اين کلاسي ؟ يک دفعه کلاس از خنده ترکيد ... بعضي ها هم اغراق آميزتر مي خنديدند . اما تازه وارد با نگاهي مملو از مهرباني و عشق در جوابش جمله اي گفت که موجب شد در همان روز اول، احترام ويژه اي درميان همه و از جمله من پيدا کند اما بر عکس من ، تو بسيار زيبا و جذاب هستي . او با همين يک جمله نشان داد که قابل اطمينان ترين فردي است که مي توان به او اعتماد کرد و لذا کار به جايي رسيد که براي اردوي آخر هفته همه مي خواستند با او هم گروه باشند . او براي هر کسي نام مناسبي انتخاب کرده بود . به يکي مي گفت چشم عسلي و به يکي ابرو کماني و ... . به يکي از دبيران ، لقب خوش اخلاق ترين معلم دنيا و به مستخدم مدرسه هم محبوب ترين ياور دانش آموزان را داده بود . آري ويژگي برجسته او در تعريف و تمجيد هايش از ديگران بود که واقعاً به حرف هايش ايمان داشت و دقيقاً به جنبه هاي مثبت فرد اشاره مي کرد مثلاً به من مي گفت بزرگترين نويسنده دنيا و به خواهرم مي گفت بهترين آشپز دنيا ! و حق هم داشت . آشپزي خواهرم حرف نداشت و من از اين تعجب کرده بودم که او توي هفته اول چگونه اين را فهميده بود سالها بعد وقتي او به عنوان شهردار شهر کوچک ما انتخاب شده بود به ديدنش رفتم و بدون توجه به صورت ظاهري اش احساس کردم شديداً به او علاقه مندم . پنج سال پيش وقتي براي خواستگاري اش رفتم ، دليل علاقه ام را جذابيت سحر آميزش ميدانستم و او با همان سادگي و وقار هميشگي اش گفت: براي ديدن جذابيت يک چيز ، بايد قبل از آن جذاب بود ! در حال حاضر من از او يک دختر سه ساله دارم . دخترم بسيار زيبا ست و همه از زيبايي صورتش در حيرتند روزي مادرم از همسرم سؤال کرد که راز زيبايي دخترمان در چيست ؟ همسرم جواب داد :من زيبايي چهره دخترم را مديون خانواده پدري او هستم . و مادرم روز بعد نيمي از دارايي خانواده را به ما بخشيد . شاد بودن، تنها انتقامي است که ميتوان از زندگي گرفت