لَا أَمْرَ لِي مَعَ أَمْرِكَ ، مَاضٍ فِيَّ حُكْمُكَ ، عَدْلٌ فِيَّ قَضَاؤُكَ ، وَ لَا قُوَّةَ لِي عَلَى الْخُرُوجِ مِنْ سُلْطَانِكَ ، وَ لَا أَسْتَطِيعُ مُجَاوَزَةَ قُدْرَتِكَ ، وَ لَا أَسْتَمِيلُ هَوَاكَ ، وَ لَا أَبْلُغُ رِضَاكَ ، وَ لَا أَنَالُ مَا عِنْدَكَ إِلَّا بِطَاعَتِكَ وَ بِفَضْلِ رَحْمَتِكَ. با فرمان تو، فرمانی برای من نیست؛ حکم تو در تمام شئون زندگی من جاری است و سرنوشت و تقدیرت دربارۀ من عین عدالت است؛ مرا نیروی بیرون رفتن از قلمرو سلطنت تو نیست و توانمندی تجاوز از حیطۀ قدرتت برایم وجود ندارد و امکان جلب دوستی‌ات را ندارم و به خشنودی‌ات نمی‌رسم؛ و به آنچه نزد توست جز به طاعتت و فضل رحمتت، دست نمی‌یابم.