🌿فصل پاییز از راه رسیده بود.سرما و یخبندان همدان زودتر از خیلی جاهای دیگر شروع می شد. آن روزها هنوز گازکشی و بخاری های امروزی را نداشتیم. 🌿شب که شد هاشم آمد خانه.گفت مادر: من روم نمی شه. شما با زن های همسایه صحبت کن ببین کدومشون وسیله گرمایی ندارن... 🌿 برایم جالب بود.هاشم حجب و حیای زیادی داشت .همسایه ها می گفتند ما تا حالا سیاهی چشم او را ندیده ایم ولی حواسش به فقرا و نیازمندان محله بود. شهید هاشم‌ مدرسی🌹 @payamemafakher Payamenaein.ir