6- در برخورد با افراد، ما مأمور به ملاك‌هاى ظاهرى هستيم، نه وسواس و سوءظن. «فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمانِهِنَّ» 7- نقش ايمان در مسايل خانوادگى و زناشويى بسيار مهم است. اگر زنِ كافرى مؤمن شد، او را به شوهر كافرش برنگردانيد زيرا همسر كافر محيط خانواده را ناسالم مى‌كند. «فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِناتٍ فَلا تَرْجِعُوهُنَّ» 8- سلطه و حكومت كافر بر مسلمان از هر جهت ممنوع است، خواه سياسى و اجتماعى باشد كه قرآن مى‌فرمايد: «لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ‌ سَبِيلًا» و خواه خانوادگى باشد كه اين آيه مى‌فرمايد: زن مسلمان نبايد تحت امر شوهر كافر باشد. «فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ» 9- جامعه و محيط در فرد مؤثر است. ممكن است محيط كفر، زن مسلمان را در خود هضم كند، پس او را به كفّار برنگردانيد. «فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ» 10- كفرِ يكى از طرفين ازدواج، منجر به طلاق قهرى مى‌شود. «فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ» 11- به علاقه شخصى مرد به همسر قانع نشويد، ممكن است شوهر، زن را دوست داشته باشد ولى جامعه فاسد بر روح زن فشار وارد كند. «فَلا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ» (و نفرمود: «الى زوجه») 12- ايمان، زير بناى ازدواج است و كافر، كفو و همتاىِ مؤمن نيست. «لا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ» 13- جدايى زناشويى دليل ناديده گرفتن حقوق مالى نيست، حتّى اگر كافر هزينه‌اى را پرداخته بايد از طرف مسلمانان به او پرداخت شود. «لا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَ آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا» 14- هر ازدواجى، مهريّه جداگانه دارد. (مهريّه قبلى كه شوهر كافر داده است بپردازيد و براى ازدواج دوّم كه خودتان اقدام مى‌كنيد بايد مهريّه جداگانه بدهيد.) آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا ... آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَ‌ 15- حق مالكيّت و حقوق مالى كفّار غير حربى محفوظ است. «آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا» 16- اولين نياز زن همسر شايسته است. «لا جُناحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ» 17- سابقه كفر، مانع ازدواج با تازه مسلمان نيست. «لا جُناحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ» 18- مهريّه، حق زن است. «أُجُورَهُنَّ» 19- هم نياز غريزى بايد تأمين شود، «تَنْكِحُوهُنَّ» و هم نياز مالى. «أُجُورَهُنَّ» 20- از زن بودن و تنهايى و غربت و تازه مسلمان بودن ديگران سوء استفاده نكنيد. «آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» 21- كفر، كليد جدايى است و مسائلى از قبيل ازدواج و عشق به همسر و فرزند و سابقه زندگى مانع جدايى نيست. «وَ لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ» 22- حفظ حقوق، طرفينى است، حق شما و حق كفّار نبايد نايده گرفته شود. (اگر زن مسلمانى كافر شد و به كفّار پيوست، مهريّه‌اى كه هزينه كرده‌ايد از كفّار بگيريد و اگر زن كافرى به مسلمانان پيوست، مهريّه‌اى كه كافر پرداخت كرده به او بدهيد). «وَ سْئَلُوا ما أَنْفَقْتُمْ وَ لْيَسْئَلُوا ما أَنْفَقُوا» 23- پذيرفتن پناهنده، در اسلام پذيرفته شده است، به شرط آنكه اوّلًا افراد آزمايش شوند، ثانياً مسئله مالى يا زيبايى و زشتى در پناه دادن مطرح نباشد، ثالثاً هزينه‌اى را كه كفّار پرداخت كرده‌اند به آنان بپردازند و كفّار حق مطالبه دارند. إِذا جاءَكُمُ‌ ... مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَ‌ ... آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا ... وَ لْيَسْئَلُوا ما أَنْفَقُوا 24- دستورات الهى، عالمانه و حكيمانه است. «ذلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ » 🍃🌸〰〰〰〰〰〰〰〰 @payyyam