١٣٧ 🔆 *«بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا»* 🔆 *«جانم فدایت، تو پنهان شده‌ای هستی که از میان ما بیرون نیستی!»* 🔰 از این فراز، هفت مرتبه به امام عرض می‌کنیم *«بِنَفْسِي أَنْتَ» «جانم به فدای تو» * 🔶🔸 *که این هفت‌مرتبه تفدیه، یادآور هفت شوط طواف است.* ☘️ معمولاً وقتی می‌خواهیم به دیدن کسی برویم، سعی می‌کنیم هدیه‌ای همراه خود برای او ببریم؛ در این دعا از چند جمله پیش با عنوان «يَا ابْنَ طه وَ الْمُحْكَمَاتِ…» امام را مخاطب قرار دادیم و این خطاب، نماد حضور است. ☘️حال، در این حضور می‌خواهیم هدیه‌ای به محضر امام زمان‌مان عرضه کنیم که آن هدیه، عزیزترین دارایی ماست: ✨ *این جان عاریت که به حافظ سپرد دوست* *روزی رُخش ببینم و تسلیم وی کنم* ❇️ می‌دانیم که در محضر امام باید صدق محض باشیم و نمی‌توان زبان به دروغ گشود. *در این قسمت از دعای ندبه به یک بلوغ فکری می‌رسیم که اصلاً ناقص‌بودن را نمی‌خواهیم.* ◀️ *جان ما ناقص است و ما نمی‌خواهیم ناقص را در اختیار انسان کامل قرار دهیم.* پس، چند نکته برداشت می‌شود: ⏹️ اصلاً می‌خواهم «من» نباشم؛ *هرچه هست تو باشی.* ⏹️ این «من» گرچه ناقص است، انتظار دارد به‌عنوان قربانی قبول شود. ⏹️ اصلاً اجازه نمی‌گیرم و *بی‌اجازه جان را فدایت می‌کنم؛* ✅ یعنی چنان مست و حیرانم که می‌خواهم خود را فدایت کنم و این فداکردن اوج سود است؛ زیرا وقتی ناقصی فدایی کامل شود به کمال می‌رسد و دیگر ناقص نمی‌ماند. 📚 «برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» ‏🌐 emamraoof.com