┄┅┅┄❁﷽❁┄┅┅┄
استاد قرائتی حفظه الله
سوره زمر
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَهُ يَنابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطاماً إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى لِأُولِي الْأَلْبابِ «21»
آيا نديدهاى كه خداوند از آسمان آبى فرو فرستاد، پس آن را به صورت چشمههايى در زمين راه داد، سپس با آن، زراعتى كه رنگهاى گوناگونى دارد بيرون مىآورد، آن گاه آن كشت (و زراعت) با هيجان رشد مىكند (تا آن كه مىخشكد) پس آن را زرد مىبينى، سپس آن را به صورت كاه و خاشاك در مىآورد، همانا در اين (تغيير و تحوّل) براى خردمندان پند و يادآورى است (كه بدانند دنيا ناپايدار است).
أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولئِكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «22»
آيا كسى كه خداوند سينهاش را براى (پذيرش) اسلام گشاده است، پس او از طرف خداوند بر (فراز مركبى از) نور است (مثل كسى است كه در تنگناى تعصّب و لجاجت و غرور است؟ نه) پس واى بر آنان كه از سنگدلى ياد خدا نمىكنند. آنان در گمراهى آشكارند.
┄┅❁📖نکته ها :
براى درمان قساوت قلب در روايات آمده است كه چون پيامبر صلى الله عليه و آله اين آيه را تلاوت فرمود، از حضرت پرسيدند: نشانهى ورود نور در دل چيست؟ فرمود: «التجافى عن دار الغرور و الانابة الى دار الخلود و الاستعداد للموت» دل نبستن به سراى پر فريب دنيا و توجّه به سراى جاودان آخرت و آمادگى براى مرگ پيش از فرار رسيدن آن.
┄┅❁📖پیام ها :
1-از كنار پديدههاى طبيعت غافلانه نگذريم. «أَ لَمْ تَرَ»
2- يكى از راههاى خداشناسى دقّت در پديدههاست. «أَ لَمْ تَرَ»
3- باران آسمان منبع چشمه سارها و آبهاى زير زمينى است. «أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَهُ يَنابِيعَ»
4- عوامل طبيعى بستر و مجراى اراده خداوند است. (روياندن گياهان كار خداست ولى از طريق آب). «يُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً»
5- رنگهاى گوناگون گياهان، ميوهها و گلها كه از يك آب و خاك مىرويد نشانهى قدرت خداست. «زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوانُهُ»
6- آفرينش همهى پديدهها به ارادهى الهى است. «فَسَلَكَهُ- يُخْرِجُ- يَجْعَلُهُ»
7- كسانى كه به سرچشمهى هستى و هدف آن نمىانديشند، بىخردند. «لَذِكْرى لِأُولِي الْأَلْبابِ»
8- پندپذيرى، نشانهى عقل است. «لَذِكْرى لِأُولِي الْأَلْبابِ»
9- مؤمن، خردمند و كافر، لجوج و بىخرد است. «لَذِكْرى لِأُولِي الْأَلْبابِ»
10- مقتضاى ربوبيّت الهى هدايت افراد حقّپذير و داراى سعهى صدر است. «فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ»
11- دين باورى و تسليم بودن در برابر حقّ، به روحى بلند نياز دارد كه هديهاى الهى است. «شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ»
12- كسى كه شرح صدر دارد، با نور الهى حقّ و باطل را تشخيص مىدهد. «فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ»
13- قساوت قلب، مانع تابش نور الهى بر قلب است. «الْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ» (به جاى تنگدلى كه مناسبت بيشترى با سعهى صدر دارد به سنگدلى تعبير نمود، زيرا ظرف تنگ كمى نفوذپذير است ولى سنگدلى هرگز نفوذپذير نيست).
14- اهل تسليم، همگى يك هدف و يك راه دارند ولى منحرفان هر كدام هدفى دارند. (كلمه «صدر» به صورت مفرد و «قُلُوبُهُمْ» به صورت جمع آمده است)
15- نور دل و سعهى صدر از خداست. «شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ» ولى گمراهى را خود انسان به وجود مىآورد. «لِلْقاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ»
┄┅┅┅┅┄❁📖❁❅┄┅┅┅┅┄❅❁┄┅┅┅┅┄