┄┅┅┄❁﷽❁┄┅┅┄ استاد قرائتی حفظه الله سوره کوثر إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ «1» فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ «2» إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ «3» همانا ما به تو خير كثير عطا كرديم. پس براى پروردگارت نماز بگزار و (شتر) قربانى كن. همانا دشمن تو بى‌نسل و دم بريده است. ┄┅❁📖نکته ها : كوثر الهى، به جنسيّت بستگى ندارد؛ فاطمه، دختر بود امّا كوثر شد. به تعداد كثير بستگى ندارد؛ فاطمه، يك نفر بود امّا كوثر شد. آرى خداوند مى‌تواند كم را كوثر و زياد را محو كند. خداوند از اولياى خود دفاع مى‌كند. به كسى كه پيامبر را بى‌عَقَبه مى‌شمرد، پاسخ قولى و عملى مى‌دهد. وجود فاطمه پاسخ عملى و جمله‌ «هُوَ الْأَبْتَرُ» پاسخ قولى است. خداوند نه‌ تنها از اولياى خود، بلكه از همه مؤمنان دفاع مى‌كند: «إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا» هديه كننده خداوند، هديه گيرنده پيامبر و هديه شده فاطمه است. لذا عبارت‌ «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ» به كار رفته كه بيانگر عظمت خداوند و بزرگى هديه اوست. هر چه ضربه به دين و مقدّسات دينى شديدتر باشد، دفاع هم بايد قوى‌تر باشد. به پيامبر اسلام جسارت‌هاى زيادى كردند و او را ساحر، كاهن، شاعر و مجنون خواندند كه همه آنها به نحوى در قرآن جبران شده است. به پيامبر گفتند: «إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ» تو جنّ زده‌اى، ولى خداوند فرمود: «ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ» به لطف الهى تو مجنون نيستى. ┄┅❁📖پیام ها : 1- خداوند به وعده‌هاى خود عمل مى‌كند. در سوره ضحى، خداوند وعده‌ى عطا به پيامبر داده بود: «وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى‌» پروردگارت در آينده عطائى خواهد كرد كه تو راضى شوى. در اين سوره مى‌فرمايد: ما به آن وعده عمل كرديم. «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ» 2- فرزند و نسل عطيّه الهى است. «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ» 3- نعمت‌ها حتّى براى پيامبر اسلام مسئوليّت‌آور است. «أَعْطَيْناكَ‌ ... فَصَلِّ» 4- در قرآن به نماز يا سجده شكر سفارش شده است. «فَصَلِّ» تشكّر بايد فورى باشد. «فَصَلِّ» (حرف فاء براى تسريع است) 6- نوع تشكّر را بايد از خدا بياموزيم. «فَصَلِّ» 7- در نعمت‌ها و شادى‌ها خداوند را فراموش نكنيم. «أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ» 8- آنچه مى‌تواند به عنوان تشكّر از كوثر قرار گيرد، نماز است. «فَصَلِّ» (نماز جامع‌ترين و كامل‌ترين نوع عبادت است كه در آن هم قلب بايد حضور داشته باشد با قصد قربت و هم زبان با تلاوت حمد و سوره و هم بدن با ركوع و سجود. مسح سر و پا نيز شايد اشاره به آن باشد كه انسان از سر تا پا بنده اوست. در نماز بلندترين نقطه بدن كه پيشانى است، روزى سى و چهار بار بر زمين ساييده مى‌شود تا در انسان تكبّرى باقى نماند. حضرت زهرا عليها السلام در خطبه معروف خود فرمود: فلسفه و دليل نماز پاك شدن روح از تكبر است.«تنزيهاً لكم من الكبر») 9- دستورات دينى، مطابق عقل و فطرت است. عقل تشكّر از نعمت را لازم‌ «1». ضحى، 5. جلد 10 - صفحه 618 مى‌داند، دين هم به همان فرمان مى‌دهد. «فَصَلِّ لِرَبِّكَ» 10- چون عطا از اوست: «إِنَّا أَعْطَيْناكَ» تشكّر هم بايد براى او باشد. «فَصَلِّ لِرَبِّكَ» 11- قربانى كردن، يكى از راههاى تشكّر از نعمت‌هاى الهى است. (زيرا محرومان به نوايى مى‌رسند.) «وَ انْحَرْ» 12- هر كه بامش بيش برفش بيشتر. كسى كه كوثر دارد، ذبح گوسفند كافى نيست بايد شتر نحر كند و بزرگ‌ترين حيوان اهلى را فدا كند. «وَ انْحَرْ» 13- رابطه با خداوند بر رابطه با خلق مقدّم است. فَصَلِ‌ ... وَ انْحَرْ 14- انفاقى ارزش دارد كه در كنار ايمان و عبادت باشد. «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ» 15- شكرِ عطا گرفتن از خدا، عطا كردن به مردم است. أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ ... وَ انْحَرْ 16- نمازى ارزش دارد كه خالصانه باشد، «لِرَبِّكَ» و انفاقى ارزش دارد كه سخاوت‌مندانه باشد. «وَ انْحَرْ» 17- دشمنان پيامبر و مكتب او ناكام هستند. (كلمه شانِئ اسم فاعل است و شامل هر دشمنى در گذشته و حال و آينده مى‌شود. اگر مى‌گفت: «من شانك هو الابتر» تنها كسانى را كه در گذشته دشمنى كرده‌اند شامل مى‌شد و اگر مى‌گفت: «من يشونك هو الابتر» تنها دشمنان آينده را در برمى‌گرفت. «إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ».) 18- توهين به مقدّسات، توبيخ و تهديد سخت دارد. «إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» 19- از متلك‌ها و توهين‌ها نهراسيم كه خداوند طرفداران خود را حفظ مى‌كند. «إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» 20- زود قضاوت نكنيم و تنها به آمار و محاسبات تكيه نكنيم كه همه چيز به اراده خداوند است. (مخالفان، با مرگ پسر پيامبر و داشتن پسران متعدّد براى خود، قضاوت كردند كه پيامبر ابتر است، ولى همه چيز برعكس شد.) إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ ... إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ «والحمدللّه ربّ العالمين» ┄┅┅┅┅┄❁📖❁❅┄┅┅┅┅┄❅❁┄┅┅┅┅┄