حتی زمانی که دکتر امیرعبداللهیان از وزارت خارجه به مجلس شورای اسلامی منتقل شد، اغلب شخصیت‌های برجسته دیپلماتیک در سفر به ایران، خواستار تنظیم وقت ملاقات با شهید امیرعبداللهیان بودند. دوران حضور ایشان در مجلس شورای اسلامی هم یکی از پر ترافیک‌ترین دوران گفتگو‌های دیپلماتیک ایشان با دیپلمات‌های برجسته بود. به عنوان نمونه می‌توانم بگویم مشخصاً در یک دوره نسبتاً طولانی یکی از دیپلمات‌های شاخص که مسئولیت نماینده دبیرکل سازمان ملل در عراق را بر عهده داشت، آقای «یان کوبیش» وزیر خارجه اسبق دولت سابق یوگسلاوی بود. آقای یان کوبیش تجربه بین‌المللی بسیار خوبی دارد. در دوران پس از اشغال عراق و حمله داعش به این کشور، بار‌ها به ایران سفر کرد و هر بار آقای دکتر امیرعبداللهیان به عنوان معاون وقت عربی و آفریقایی وزیر امور خارجه میزبان ایشان بود و وقتی دکتر امیرعبداللهیان به مجلس رفت، آقای یان کوبیش همچنان در سفر به ایران درخواست ملاقات با ایشان را داشت. گویا ایشان در خارج از کشور، بیشتر از داخل کشور، شناخته شده بود. زمانی که ایشان وزیر شد، مردم شناخت چندانی از ایشان نداشتند، فکر می‌کنید، دلیل این موضوع چه بود؟ شاید شناخت عامه مردم از دستگاه دیپلماسی همراه با جزئیات نباشد و اساساً امکان اطلاع رسانی روزمره با جزئیات درباره فعالیت وزارت خارجه وجود ندارد، اما دیپلمات‌ها، کارشناسان و صاحبنظران سیاسی و بین‌المللی به توانایی و جایگاه شهید امیرعبداللهیان در وزارت امور خارجه - از زمانی که هنوز معاون وزیر بود- و نقش آفرینی ایشان در منطقه اشراف و اذعان داشتند، فارغ از برخی اظهارنظر‌های منفی که می‌توانست ناشی از حب‌و بغض‌های سیاسی نسبت به این و آن باشد، واقعیت این است که همه افراد شاخص و صاحبنظر، امیرعبداللهیان را به عنوان دیپلمات برجسته می‌شناختند و به این اعتراف می‌کردند. امیرعبداللهیان از وقتی که معاون وزیر بود، برای بسیاری از دیپلمات‌های ارشد و شخصیت‌های سیاسی و امنیتی دیگر کشور‌ها نیز بسیار شناخته شده و شخصیت شاخصی بود و وقت‌هایی که در سفر‌های خارجی به ایشان می‌دادند و فرصت مبسوطی که برای گفتگو با وی اختصاص می‌دادند، تأیید‌کننده جایگاه و نقش ایشان است و من، چون سفر‌های متعددی را با ایشان از زمان معاونت او تا دوران وزارت در حوزه منطقه‌ای و خارج از منطقه تجربه کرده‌ام می‌توانم بگویم که هم سطح رسمی ملاقات‌ها و هم محتوای ملاقات‌ها و هم وقت طولانی ملاقات‌ها کاملاً مشخص می‌کرد که چقدر ملاقات با امیرعبداللهیان برای طرف مقابل موضوعیت دارد و تا چه حد مهم است و این اهتمام فقط از جانب مقامات عالیرتبه سیاسی و دیپلمات‌ها و مدیران ارشد وزارت خارجه کشور‌ها نبود. منظورتان مسئولان جبهه مقاومت است؟ رهبران و مدیران جبهه مقاومت که جای خود دارند؛ مثلاً مقامات امنیتی برخی کشور‌ها حتی در اروپا هم بسیار علاقه‌مند بودند که با امیرعبداللهیان دیدار داشته باشند. هم امیرعبداللهیان را صاحبنظر و تحلیلگر قوی می‌دانستند و هم مایل بودند دیدگاه‌های ایران در خصوص مسائل منطقه را از زبان یک دیپلمات ارشد و مورد وثوق نظام بشنوند که با سطوح عالی نظام مرتبط است و هم معتقد بودند که اظهارات امیرعبداللهیان بیانگر مواضع و دیدگاه‌ها و ارزیابی‌های جمهوری اسلامی است و این امر به آن‌ها در ارزیابی‌ها و تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها کمک می‌کرد. به عنوان نمونه من زمان معاونت شهید امیرعبداللهیان در وزارت خارجه همراه او در یک سفر اروپایی در یک گفت‌وگوی حدوداً سه ساعته با یکی از مقامات امنیتی تراز اول آن کشور حضور داشتم. طی یک گفتگو و تبادل نظر سنگین، سه بار از زبان مقام عالیرتبه امنیتی آن کشور شنیدم که گفت «خیلی از این دیدار خرسندم و من بسیار تحت تأثیر اظهارات و ارزیابی شما قرار گرفتم.» خب اعتراف چنین مقامی و تصریح سه باره بر اینکه این دیدار تا چه حد برای وی مفید و اثرگذار بوده است، نشان‌دهنده این است که شهید امیرعبداللهیان یک مذاکره‌کننده ارشد، باهوش و تراز اول بود. درباره ارتباط شهید سلیمانی با شهید امیرعبداللهیان به چه مصادیقی می‌توانید اشاره کنید؟ در باره ارتباط شهید امیرعبداللهیان با شهید سلیمانی افراد دیگری هستند که می‌توانند بیشتر و دقیق‌تر از من صحبت کنند، اما من به اندازه‌ای که مطلع هستم، می‌دانم که رابطه این دو شهید، رابطه‌ای بسیار نزدیک، صمیمی، مستمر و ترکیبی و مکمل و هم افزا در تأمین منافع و امنیت ملی و پیشبرد سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بود. زمانی که ایشان معاون عربی - آفریقایی بود، به دفعات اتفاق افتاده بود که زمان حضورم در اتاق شهید امیرعبداللهیان به مناسبت موضوعاتی که در جلسه تبادل نظر مطرح می‌شد و نیاز بود که همان لحظه مشورت صورت گیرد، بلافاصله به دفترش می‌گفت: «با حاجی تماس بگیرید» و اگر شهید سلیمانی در ایران بود، آن تماس اغلب در همان لحظه برقرار می‌شد و تا جایی که من