مطلع هستم، شهید سلیمانی بسیاری از جلسات را صبح زود در دفتر کارش برگزار می‌کرد. وقتی شهید امیرعبداللهیان در جلساتی صبح بسیار زود شرکت می‌کرد، برای ما روشن بود که همین جلسه با شهید سلیمانی است و ایشان مورد اعتماد و وثوق شهید سلیمانی بود. ضمن اینکه شهید امیرعبداللهیان هم نسبت به میزان توانایی و تفکر و مدیریت راهبردی شهید سلیمانی اعتماد ویژه‌ای داشت. این دو، زوج راهبردی دیپلماسی و میدان در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بودند. گفته می‌شود شهید امیرعبداللهیان اختلاف نظراتی با دکتر ظریف داشت، اما گویا ارتباط خوبی میان طرفین برقرار بود. در این مورد هم اگر نکاتی وجود دارد که به روشن شدن ذهن مخاطب کمک می‌کند، در اختیار ما بگذارید. ایشان به گمانم در یک مقطع حداقل چهار ساله، معاون دکتر ظریف بود و طبیعتاً حوزه کاری ایشان در یک حوزه پیچیده و پر مسئله همچنان به این امر کمک می‌کرد که جایگاه ایشان در بین معاونان وزارت خارجه، جایگاهی ویژه و برجسته باشد. من درباره اینکه اختلاف نظر بین ایشان و دکتر ظریف چگونه بوده است، اطلاع دقیق ندارم، اما در زمان حضور دکتر امیرعبداللهیان در مجلس هم بعضاً پیش ایشان می‌رفتم. برداشت من این بود که ارتباط آن‌ها به مناسبت‌های مختلف برقرار است. با توجه به ویژگی‌های شخصیتی و اخلاقی ممتاز دکتر امیرعبداللهیان، من هرگز نکته‌ای منفی از زبان این شهید درباره دکتر ظریف نشنیدم. دکتر امیرعبداللهیان در دوره وزارت خود نیز وقتی نشست‌های مشورتی دیپلماتیک را برگزار می‌کرد، آقای دکتر ظریف همواره یکی از مدعوین این جلسات بود و دکتر ظریف حضور پیدا می‌کرد، البته امیرعبداللهیان وقتی به مجلس نیز رفت، به دلیل مسئولیتش به عنوان مشاور بین‌الملل رئیس مجلس و نیز به دلیل مجموعه ویژگی‌های شخصیتی خود ایشان، عملاً دفتر او کانون مشورت‌ها و نشست‌ها و دیدار‌های دیپلماتیک بود. یعنی بیشتر نگاه ملی داشت تا سیاسی و جناحی؟ یکی از بزرگ‌ترین ویژگی‌های شهید امیرعبداللهیان این بود که نگاه‌های سیاسی و به عبارتی ترجیحات سیاسی فکری خودش را معمولاً بر امور و فعالیت‌های دیپلماتیک خود تسری نمی‌داد. از مهم‌ترین ویژگی‌های شهید امیرعبداللهیان این بود که تلاش می‌کرد از دیدگاه‌های کارشناسی تمامی گروه‌های فکری استفاده کند. من در طول تقریباً پانزده، شانزده سالی که شهید امیرعبداللهیان را از نزدیک شناختم، همواره این اهتمام را در ایشان دیدم که مایل بود از دیدگاه‌های کارشناسی همه طیف‌ها و گرایش‌های فکری و سیاسی استفاده کند و این را در عمل هم نشان داد. از دعوت در جلسات کاملاً مشخص بود که افراد با گرایش‌های مختلف فکری و نظری حضور دارند. حتی افرادی که مثلاً در حوزه سیاست داخلی روشن بود که از فلان گرایش سیاسی حمایت می‌کنند یا منتسب به فلان گروه هستند هم در جلسات حضور داشتند. چه در دوره‌ای که ایشان معاون عربی - آفریقایی بود، چه دوره‌ای که در مجلس بود و بنده مطلع بودم که جلسات مشورتی به عنوان مشاور بین‌الملل رئیس مجلس برگزار می‌کرد، این تنوع و تکثر مدعوین به خوبی قابل مشاهده بود. آقای امیرعبداللهیان شنونده بسیار خوبی بود و هدف او این بود که از دیدگاه‌های کارشناسی همه دیدگاه‌ها به دقت مطلع شود. ایشان حتی در سطوح افراد هم بعضاً در نوع تعامل این تفاوت را ایجاد نمی‌کرد. به افراد به عنوان کارشناس به همان اندازه محترمانه گوش می‌کرد که به حرف یک دیپلمات ارشد، این ویژگی برجسته دکتر امیرعبداللهیان بود. او در موضوعات کارشناسی گویا تعصبات شخصی نداشت، یعنی تلاش می‌کرد همه نظرات را بشنود، حتی نگاه متفاوت را و در این زمینه تعمد داشت. من در جلسات کارشناسی شاهد بودم که ایشان تعمد داشت که صرفاً از یک طیف دعوت نکند تا از نظرات متفاوت با زاویه دید متفاوت استفاده کند. در داخل این مجموعه‌ها، افرادی بودند که به نظریه پردازی شهرت داشتند، افرادی هم بودند که میدانی، عملگرا و دارای تجربه‌های اجرایی و مدیریتی قوی بودند و شهید این دو را در کنار هم می‌دید، چراکه یک فکر و ایده خوب، باید در اجرا هم جنبه اجرایی و تحقق داشته باشد و ایشان با فهم و هوش سرشاری که داشت، همه این‌ها را در کنار هم می‌دید. برخی اوقات در دقایقی قبل از شروع جلسات می‌گفت با فلانی هم تماس بگیرید که در جلسه حاضر شود، بعضاً در ذهنم سؤال پیش می‌آمد که علت دعوت چیست، چون ظاهراً ارتباطی بین موضوع جلسه و فرد مذکور نمی‌دیدم، اما در عمل می‌دیدیم که ایشان با یک ارزیابی درست این کار را انجام می‌داد. همینطور افراد همراه ایشان در سفر‌ها هم برای من جالب بود.