یلدا:
نه بابا تو چقدر ترسویی کاری نداری خدا حافظ
گوشیو قطع کرد🌹🍁
سعیده رفت توی آشپزخونه یه چیزی پیدا کنه بخوره
مامان وباباش رفته بودن زیارت امام رضا
وچون سعیده دانشگاه داشت نتونسته بود همراهشون بره✨🌸
همینطور که داشت غذا میخورد تو فکر کلیپ یلدا بود
تودلش بهشون بد وبیراه میگفت
دلش برای حماقتشون میسوخت
👇👇👇👇