🌹شهیدی در شلمچه در خاک عراق پیدا کردیم که دو نامه در جیبش بود. یکی از خانواده‌اش و یکی هم خودش نوشته بود که نتوانسته بود پست کند. برای شناسایی اش بنده این نامه‌ها را خواندم. 🌹که برادرش نوشته بود: -برادر از وقتی تو رفتی مادر گریه میکنم و مریض است و حالش بد است اگر شما بیایی مادر حالش بهتر می‌شود. 🌹 در آخر هم نوشته بود: که آن حواله موتوری که اسم نوشته بودی دادند و برای دومین بار باطل می‌شود. جوابی که این شهید داده بود خیلی جالب بود افسوس میخورم که چرا یک کپی نتوانستم بگیرم. نوشته بود: 🌹- من خیلی از نامه شما ناراحت شدم و باورم نداشتم که یک خانواده رزمنده چنین نامه‌ای بنویسد اینجا صحنه حق و باطل است و شما باید خوشحال باشید که من در جبهه حق می‌جنگم. موتور چیست ؟ من آرزوی شهادت دارم. ✍ راوی : حاج حسین کاجی 🇮🇷 🏴 ✊️ 🆔 Eitaa.com/pelak_shohadaa