🔹قصه های ! روایتی از بیماران کرونایی اردکان دوران معالجه در بیمارستان تمام می شود. دوران تازه شروع می شود. برای سلامت خانواده، بیمار باید دوران نقاهت را در مرکز درمانی بگذارند. در بیمارستان، امکان آن نیست پس باید مکانی باشد برای گذراندن دوران نقاهت بیماری کرونا! این چند خط می شود توضیح بیماران کرونایی. ورزشگاهی که با همت بچه های بسیجی و پاسدار اردکانی برای این کار تجهیز شده است! یکی از خادمان نقاهتگاه ، یک طلبه جوان اردکانی است. روزی در عراق و سوریه، بوده و ایستاده برای امنیت مردم کشورش و امروز در این قسمت از جبهه بزرگ سلامتی مردم شده برای سلامت مردم کشورش! همان دو نعمتی که تا نداشته باشی قدرش را نمی دانی! امنیتی که امروز مدیون حاج قاسم سلیمانی و بچه های مدافع حرم هستیم و سلامتی که مدیون بچه های ! از یکی از خادمین نقاهتگاه اردکان می گفتم! طلبه جوان بسیجی اردکانی! قصه از همین جا شروع می‌شود. کسانی که همیشه پای کار مردم هستند. طلبه است و دنبال علم و جهاد و سرباز امام زمان (عج). سربازی هر روز شکلی دارد. یک روز در مسجد و یک روز در فضای مجازی و یک روز در نقاهتگاه! همه جا خدا هست و همه زمین ها کربلا و همه زمان ها عاشورا! باید پای مولا بایستی! مسجد تعطیل شد، عبادت در خدمت خلق است و خلق امروز گرفتار کرونا! طلبگی عاشقی است و عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست! پیرمرد دیروز صف اول نماز جماعت، امروز مبتلا به کرونا است و روی تخت خوابیده! مراقبت می خواهد. چه فرقی دارد. دیروز ایستاده در صف نماز بود و امروز روی تخت بیماری! باید برایش عاشقی کرد و با محبت، هوایش را داشت تا خود مولا، هوایت را داشته باشد. طلبه سرباز مولا است و سرباز، سرش را باخته تا سربازی کند! جایی که خیلی ها، شجاعت حضور در آن را ندارند از ترس مبتلا شدن به کرونا، میدان عاشقی سربازان مولا است. و این ها صفات طلبه جوان بسیجی امروزی است که در گام دوم انقلاب قرار است گام های بزرگی بردارد. کار اصلی بچه هایی که و اینجا حضور دارند رسیدگی و مراقبت از بیماران است. به قول خودمان، پاداری مریض! از غذا و آب و آبمیوه دادن تا همراهی بیمار تا حرف زدن و روحیه دادن! اینجا بیماران، ملاقاتی ندارند! فامیل و فرزند و همراه ندارند! همه کس آنها، همین بچه های هستند! عجب قصه ای دارد. نزدیکانت نباشند ولی این نزدیکانت شوند! به تو محبت کنند. کارهایت را انجام دهند. عجب صحنه های زیبایی از و ! قسمت بیماران خانم، داستان حضور را دارد. خواهران طلبه ای که همچون دختری برای بیماران هستند. با روحیه و مهربانی، همراه و همدل بیماران خانم شده اند! اینجا، حرف های و زن سالاری رنگ باخته! این نماد است که در سنگر ، در سنگر ، در سنگر ، در سنگر و اکنون در سنگر برای بهبود بیماران کرونایی خودش را نشان داده است. راستی، مدعیان حقوق زنان که همه آرزویشان غرب بوده، الآن کجا هستند؟! همان ها که انسان دوستی را ادعا می کردند و اکنون فقط در فکر خود هستند. نمونه اش اوضاع به هم ریخته غربی جماعت است در این دوران ! صحنه های خودپرستی انسان غربی که خدا را فراموش کرده است! وقتی را می بینم و احوال بچه های پای کار مردم و در اخبار از احوال اروپا و آمریکا می شنوم که پیرها را رها می کنند تا کمتر هزینه درمان آنها کنند، حقیقت دین را بهتر درک می کنم. اسلامی که ایران را مظهر نوع دوستی در دنیا کرده و علم و جهاد را در خدمت مردم آورده و آبروی کشور شده است و از آن طرف، علم بدون دین که غرب را در این روزهای کرونایی بی آبرو کرده است. کاش می شد تا قصه های را نوشت تا تعبیر در پیام نوروزی را بهتر درک کرد که: «در قضیّه‌ کرونا، فداکاری‌ها به قدری چشمگیر بود که افرادی را که در خارج از این کشور هم هستند به تحسین وادار کرد؛ ...مجموعه‌های مردمی داوطلب، دانشجویان، طلّاب، بسیجی‌ها و عناصر گوناگون که رفتند در خدمت درمان و پرستاری از این بیماران قرار گرفتند، به یاری درمان‌کنندگان رفتند؛ همه‌ی اینها مایه‌ی عزّت و آبرو است.» یاعلی @pelakkhakii 👈👈🌷🕊