🚩 دختری که کُرد بود... ✍ متن سخنرانى ناديا مراد، دختر كُرد عراقی و برنده جایزه نوبل صلح ۲۰۱۸، كه سه سال تمام غنيمتِ داعش بود! 📛 « نام شان داعش بود، آمده بودند ما را به جهنم ببرند و خود شان سر راه به بهشت بروند! 📛 دعوت نامه شان در دست چپ شان بود و با انگشت شهادتین دست راست، آسمان را نشان می دادند! 🔞 مادرم برای ... شرعی بسیار پیر بود و طعم حوریان بهشتی را نمی داد، او را کشتند، خواهر کوچکم را همچون بره‌ای تازه نگه داشتند. او باکره بود! همچون مریم، کمی معصوم تر، کمی کردتر، همچون آب زلال! 🔞 خواهرم باید زن امیر الاکبر می شد! خدا شاهد بود، ما تفنگ نداشتیم، سرود می خواندیم! خدا شاهد بود ما گلدان ها را آب می دادیم، گلها را گل می دادیم! 🔞 خدا شاهد بود آمدند پدرم را به دو قسمت نامساوی تقسیم کردند؛ سرش را برای وطن جاگذاشتند و بدنش را زیر خاک دفن کردند که نفت شود! 🔞 خدا شاهد بود برادر کوچکم را لخت زیر آفتاب نگه داشتند و به او شهادتین یاد می دادند؛ باید می گفت الله بزرگتر است! 😭 خدا شاهد بود او از فرط عطش و بی آبی جان داد! 🔞 خدا شاهد بود سیاه بودند، مردانی از سرزمین حجر و آتش و ما زبان شان را نمی فهمیدیم، اما رفتار شان را...! 🔞 غولهایی بزرگ با مغزهای کوچک، باورهای سخت! نام شان عقرب، ملخ، سوسمار بود! لشکری از لجن و پشم و اعتقادهای خشک و نابودگر! 🔞 آن ها آمدند، آرزوهای من را کشتند، آن ها من را غنیمت صدا می زدند! 🔞 آن زمان دیگر ناديه نبودم، آن روز دختری بودم با روحی زخمی که از نفس هایم خون می‌چکید، آن روز هیولای ظریفی بودم که با جهان قطع رابطه کرده بودم، در من انسان مرده بود و لاشه ای بودم که حتی مومیایی هزار ساله اش ارزش نداشت، آن روز مرگی بودم در روحی! 🔞 بعد از آن زنی می مرد، زنی حامله می شد، زنی خودکشی می کرد، زنی خودسوزی... زنی هزار رکعت نماز جبر می خواند! 👈 بعد از آن زنانی، از رنج حامله شده بودند، زنانی فقط یک تقویم می شناختند: روز اول تجاوز، روزهای بعد از آن عذاب! 🔞 بعد از آن، تاریخ به دو دوره تقسیم شد: قبل از فاجعه ی سیاه - بعد از فاجعه ی سیاه! 🔞بعد از آن زنان فقط یک خیابان را سر راست بلد بودند، خیابان منتهی به بیمارستان بیماران روانی! 🔞 بعد از آن زنان فقط یک آواز می خواندند: "ای مرگ کجایی؟ زندگی مرا کشت". 🔞 بعد از آن زنان تابوت بودند و کودکان در شکم شان مردگان هزار ساله! 🔞 بعد از آن زنان مجسمه ای بودند که وسط شهر برای عبرت تاریخ نصب شده بودند! 🔞 آن روز هوا گرم بود، خدا شاهد بود، مردی آمد، من را کشت و باز آرزو می کرد تا دوباره زنده شوم تا دوباره .......» 😔😔😔😔😔 نادیا مراد پس از مدت ها پیگیری ناامیدکننده در زمینه حقوق زنان اسیر داعش، بلاخره به نتیجه رسید و نیز طی مراسمی جایزه‌ صلح نوبل خود را دریافت کرد؛ اما بعد از آن در سخنرانی تکاندهنده خود، درخواست کرد که دیگر او را کُرد ننامند و برای دلیلش گفت: روزی که کُردها (منظور مسعود بارزانی و حزبش است) ما را به داعش فروختند و وجه المعامله قرار دادند هیچوقت فراموش نمی کنم! 👈برنده جایزه صلح نوبل همچنین از ارتش عراق و حشدالشعبی قدردانی کرد. 👈نکته قابل تامل اینکه هیچکدام از رسانه های کرد عراقی کوچکترین اشاره ای به این بخش از جملات نادیا مراد نکردند چون گویا مطابق میل آنها نبوده و با وجود سخنان نادیا مراد در خصوص تحویل شنگال به داعش باز هم کردهای عراق عنوان کردند «دختر کورد برنده جایزه صلح نوبل شد» ‼️ اطلاعات بیشتر را در این صفحه بخوانید.