حکومت اسلامی(۱۶) امیرالمؤمنین علیه السلام در ادامه از مالیات و مالیات دهندگان می گوید و می فرماید: - و تفقد أمر الخراج بما یصلح أهله در مالیات و بیت المال تفقد و بررسی کن بگونه ای که صلاح مالیات دهندگان باشد - فإن فی صلاحه و صلاحهم صلاحا لکن سواهم و صلاح لمن سواء إلا بهم برای اینکه بهبودی مالیات و مالیات دهندگان باعث بهبودی سایر اقشار جامعه است(وضعیت جامعه بستگی به مالیات دارد) - لأن الناس کلهم عیال علی الخراج و أهله بخاطر اینکه همه ی مردم نان خور مالیات اند ‌- و لیکن نظرک فی عمارة الأرض أبلغ من نظرک فی استجلاب الخراج باید تلاش تو در آبادانی زمین و بلاد بیشتر از جمع آوری مالیات باشد - لأن ذلک لا یدرک بالعمارة بخاطر اینکه خراج به دست نمی آید مگر به آبادانی امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: اگر مردم رفاه و آبادانی را در جامعه ببینند راحت تر مالیات می دهند چون مالیاتی که می دهند را با آبادانی بعینه می بیند و در واقع این مالیات به مردم بازمی گردد. - و من طلب الخراج بغیر عمارة و کسی که مالیات بخواهد در حالی که هیچ عمارت و آبادانی در جامعه نباشد - الحرب البلاد شهر ها را خراب می کند امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: حکومتی که مالیات بخواهد و در ازای دریافت مالیات کاری نکند، در حقیقت کشور را به خرابی می کشاند - و أهلک العباد نتنها کشور را خراب می کند و بلکه مردم را هم هلاک می کند - و لم یستقم أمره إلا قلیلا و کار این حکومت به درستی پیش نمی رود(دوام نمی‌یابد) مگر خیلی کم - فإن شکوا ثقلا أو علة أو انقطاع شرب أو بالة أو إحالة أرض اعتمرها غرق أو أجحف بها عطش خففت عنهم بما ترجوا أن یصلح به أمرهم اگر مردم شکایت کردند از سنگینی مالیات یا آفت زدگی یا کمی باران یا خراب شدن زمین در سیلاب ها یا خشکسالی ها، به همان اندازه که لازم است تا مشکل آنها حل بشود، در مالیات به آنها تخفیف بده "خففت عنهم" در پاسخ از "ان شکوا" است - و لا یثقلن علیک شیء خففت به المؤونة عنهم و هرگز تخفیف دادن در مالیات تو را نگران نسازد - فإنه دخر یعودون به علیک فی عمارة بلادک چون ذخیره ای است که به تو برمی گردد در آبادانی بلاد ‌- و تزیین و لا یتک و اینکه حکمرانی خود را بیارایی - مع استجلابک حسن ثنائهم اگر چنین کنی مردم از تو تعریف می کنند(از روی رضایت) - و تبجحک باستفاضة العدل فیهم و موجب مسرت تو می شود عدل در میان آنها - معتمدا فضل قوتهم تکیه ات می شود زیادی قدرت مردم(با این مسائل) - بما ذخرت عندهم من إجمامک لهم به آن چیزی که بخاطر سختی از آنها نگرفتی و در حقیقت پیش آنها جمع و ذخیره کردی(به آنها بخشیدی) - و الثقة منهم بما عودتهم من عدلک علیهم و به آنها اطمینان خاطر می دهی با آن چیزی هایی که برگرداندی و با آنها مدارا کردی و عدالت و مهربانی که از خودت به رعیتت نشان دادی - فربما حدث من الأمور ما إذا عولت فيه علیهم من بعد احتملوه طیبة أنفسهم به بعد از آنکه از تو عدالت، بخشش و مهربانی دیدند، به آنها هر چیزی بسپاری با شادمانی و به بهترین وجه دستور تو را انجام می دهند - فإن العمران محتمل ما حملته زیرا آبادانی، قدرت تحمل و ظرفیت مردم را بالا می برد کسی که در رفاه باشد دو اثر در او پدیدار می شود: ۱. سختی ها کمترین ضربه را به او می زند ۲. از حکومت ناامید نمی شود و سختی ها را تحمل می کند - و إنما یؤتی خراب الأرض من إعواز أهلها و ویرانی زمین از تنگدستی کشاورزان نشأت می گیرد(دست مردم هر چقدر بسته باشد به همان مقدار کشور به ویرانی می انجامد) - و إنما یعوز أهلها لإشراف أنفس الولاء علی الجمع زمانی دست مردم بسته می شود که زمامداران مردم را غارت کنند - و سوء ظنهم بالبقاء و در بقاء حکومت حسن ظن ندارند محتمل معنا چنین است که زمامداران به خیال برکناری و عزل می افتند و از این رو فرصت را غنیمت می شمارند، و اموال را می دزدند و در آبادانی شهر ها نمی اندیشند. - و قلة انتفاعهم بالعبر و از سایر حکومت ها عبرت نمی گیرند امیرالمؤمنین علیه السلام قدم به قدم توضیح می دهد و می فرماید: کشور زمانی خراب می شود که مردم تنگدست بشوند و مردم زمانی تنگدست می شوند که زمامداران مردم را چپاول کنند و حسن ظن به بقاء حکومت نداشته باشند و از سایر حکومت ها عبرت نگیرند واژه ی "عبرت" و "اعتبار" به معنای نصیحت پذیری است و از کلمه عبور مشتق شده است که از انتقال از مکانی به مکان دیگر را نشان می دهد. در اینجا مفهوم آن است که ذهن انسان از کاری به کار دیگر انتقال یابد و مثلا عبرت گرفتن از دیگر حکومت ها بدین معنا: انتقال ذهن انسان از حکومت دیگران به حکومت خویش چرا که او با دیدن حکومت دیگران می اندیشد که نهایت چه سرنوشتی خواهد داشت.