گویند شخصی نزد حاکم رفت تا از ظلم کدخدا شکایت کند حاکم با شنیدن سخنان آن شخص، شروع به ناله و نفرین علیه کدخدا کرد. ناگهان دید که آن شخص بلند شد و رفت. کسی را دنبالش فرستاد که بپرسد چرا رفتی؟ او گفت من آمده بودم تا حاکم مشکل مرا حل کند، وگرنه غُر زدن را که مادرم بهتر از حاکم بلد است! حکایت مناظره های انتخاباتی اینست! آقای پزشکیان فقط غر میزند و ناله می‌کند! مردم انتظار ارائه برنامه و راهکار و معرفی تیم کارآمد برای رفع مشکلات دارند اما او نه تنها برنامه ندارد بلکه تیمی از ورشکستگان و عوامل وضع موجود در کنار خود دارد