. وقتي به عراق رفتيم تا پيكر شهيد تندگويان را شناسايي كنيم، ديديم كه به گونه خاصي موميايي كرده بودند. اينها آمده بودند كاري كنند تا زمان مرگ شهيد را از ما پنهان كنند. با روحيه اي كه ما از تندگويان مي شناختيم ايشان شديداً مقاومت مي كرده، شديداً هم كتك مي خورده، به طوري كه ما جسد را كه نگاه مي كرديم، شكستگي هاي متعددي در ناحيه جمجمه، جناق سينه دندانهاي شهيد نمودار بود. همان اول كه عراقي ها مهندس تندگويان را به اسارت گرفته بودند، آنقدر مورد شكنجه بوده، كه طحالش پاره شده بود كه اين نكته را خودشان هم گفتند. ايشان احتمالاً بعد از آزادي اسرا شهيد شده است. (گفت و شنود با دكتر محمد مهدي اعتمادي، ص35ماهنامه شاهد ياران)
آقاي بوشهري مي گفت كه ما دونفر در يك جا زنداني بوديم و زندان جواد كه ده سال در آن حبس بود در زير زمين قرار داشت و هيچ نوري به آن راه نداشت، آن هم به مدت ده سال در يك فضاي يك و نيم با دومتري زندگي كرد كه هم سلولش بود، هم دستشويي و حمام او بود. (گفت و شنود با مادر شهيدخانم اشرف السادات مينو نشان، ص59ماهنامه شاهد ياران
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•