👑 | فیلسوف شاه افلاطون 📌 اگر ما شهر خود را خوب و کامل تأسیس کرده باشیم باید در آن چهار فضیلت وجود داشته باشد یعنی حکمت، شجاعت، خویشتن‌داری و عدالت. 1⃣ فضیلت اول حکمت است که در زمامداران یافت می‌شود اما همین حسن تدبیر خود علمی است؛ زیرا بدیهی است که این صفت از علم سرچشمه می‌گیرد نه از جهل شهر افلاطون حکمت خود را مدیون کوچک‌ترین طبقه می‌داند که به مناسبت علمی که دارند بر شهر ریاست و حکومت می‌کنند پس صاحبان این علم که در میان همه علوم نام حکمت تنها بر آن قابل اطلاق است، طبقه‌ای هستند که به حکم طبیعت افراد آن از همه طبقات کمترند. 2⃣ فضیلت دوم شجاعت است که در سربازان یافت می‌شود و برای پیدا کردنش باید به آن قسمت از مردم توجه کرد که کار جنگ را بر عهده دارند. شجاعت محافظت از عقیده عمومی در باب نوع و چگونگی اموری که مردم باید از آن بر حذر باشند و این عقیده را قانون از طریق تربیت ایجاد می‌کند؛ بنابراین شجاعت در همه احوال باید این عقیده را محافظت کند. بعضی در پرتو این فضیلت است که انسان، خواه هنگام اندوه و خواه هنگام خوشی یا آرزو یا ترس، آن عقیده را از دست نمی‌دهد. 3⃣ فضیلت سوم خویشتن‌داری است؛ خویشتن‌داری یک نوع نظم و تسلط بر لذات و شهوات است و از اینجاست که در اصطلاح می‌گوییم فلانی مالک نفس خویش است. در واقع نفس انسان دو جزء دارد یکی جزء بهتر و یکی جزء بدتر هرگاه جزء بهتر بر جزء بدتر مسلط شود می‌گویند شخص مالک نفس خویش است و هرگاه برعکس در نتیجه تربیت بد جزء بهتر نفس انسان مغلوب و مقهور قوه بد گردد می‌گویند بنده نفس خود و فاقد خویشتن‌داری است. خویشتن‌داری در تمام افراد حاکم و یا افراد محکوم وجود دارد. فیلسوف حقیقی خویشتن‌دار است و از هر گونه حرص و طمع آزاد؛ زیرا موجباتی که دیگران را به کسب ثروت و تجمل وادار می‌کند در او تأثیر ندارد و طلب این چیزها به هیچ وجه با روحیه او سازگار نیست. فیلسوف از هرگونه دنائت طبع مبراست. 3⃣ آخرین فضیلتی که شهر را تکمیل می‌کند عدالت است. هر فرد باید در شهر به انحصار یک کار داشته باشد؛ یعنی کاری که طبیعتاً برای آن استعداد خاص داشته باشد، در واقع پرداختن به کار خود و پرهیز از دخالت در کار دیگران عین عدالت است. تنها صفتی که صفات دیگر را به وجود می آورد و مادام که با آنها توأم باشد، وسیله ابقاء و محافظت آنهاست، صفت عدالت است. 📙 ، ، جمهور، ۲۲۷-۳۳۸ 📚 | | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات