✝ #خردخوان | ریشۀ مبحث تعارض علم و دین در غرب مسیحی
⭕️ ناسازگاری برخی اعتقادات، ارزشها، و احکام دینی با برخی دانستهها و خواستههای بشری از دیرزمان وجود داشته است و به دین خاصی محدود نمیشود. ولی آنچه تعارض علم و دین نامیده میشود و به صورت یک معضل نظری و عملی مطرح شده، فیلسوفان و متکلمان را به تکاپو برای نظریهپردازی و تلاش جهت حل و فصل آن واداشته است از خصوصیات عصر مدرن به حساب میآید. این فعالیت فکری از یک سو ریشه در آموزههای مسیحیت کنونی دارد، و از سوی دیگر زاییدۀ گرایشهایی فکری و فرهنگی است که از پسِ جنبشهای فرهنگی قرون پانزده به بعد در اروپا رخ نمود.
1⃣ شاید بتوان گفت: نگاه تحقیرآمیز، بلکه تکفیرآلود، کتاب مقدس و کلیسا به علم، بیشترین سهم در شکلدادن نوع نگاه جهان غرب به رابطۀ میان علم و دین را داشته است. کتاب مقدس که از دو بخش عمدۀ عهد قدیم و عهد جدید ترکیب شده است، در توصیفی تحریفشده از جریان خلقت حضرت آدم و حواعلیهما السلام، «علم» را همان میوۀ ممنوعهای معرفی میکند که تناول آن موجب خشم خداوند و اخراج حضرت آدم وحوا (و نسل بنیآدم) از بهشت عدن شد؛ عملی که به زعم نویسندگان کتاب مقدس، به «گناه جبلّی» بنیآدم تبدیل شد و موجب گشت تا هر انسانی از روز تولد گناهکار به دنیا بیاید! چنین علمی آشکارا با دین، ارادۀ الهی، و سعادت بشر در تعارض است.
2⃣ عامل دیگری که تعارض علم و دین را در ذهنیت انسان مدرن اروپایی نهادینه کرده است، آموزههایی غیرعقلانی، ضداخلاقی، و ضدعلمی مانند تثلیث، بخشش گناهان توسط کشیش، آموزۀ زمینمرکزی، و توصیه به ظلمپذیری در کتاب مقدس است که همگی نمونههایی است از تحریفهای وارد شده در دین مسیحیت. چنین دینی به روشنی در برابر عقل و فطرت بشری قرار دارد و تعارض آن با علم و عقلْ دور از ذهن نیست.
3⃣ عامل سومی که با آغاز دوران رنسانس به عوامل پیشگفته اضافه شد و جرقۀ یک انقلاب فکری و فرهنگی بر ضد دین را در دوران مدرن روشن کرد، گسترش و تسلط گرایشهای ماتریالیستی و سکولار در اروپا بود. پیدایش نظریات هستیشناسانه و معرفتشناسانهای که بر محور مادیگرایی و حسگرایی دور میزد و با پیشرفتهای چشمگیر علوم طبیعی همراه شد توانستند توهّم خودبسندگی معرفتی را در انسان غربی پدید آورند. گرایش سکولار بر این پایه استوار شد که انسان مدرن در نظر و عمل خود نیازی به دین ندارد، بلکه آنگونه که کانت مدعی شد، باید خود را از قید و بند وابستگی تصنّعی و خودخواستهاش به دین و ارباب کلیسا رها سازد و همچون انسانی بالغ روی پای خود بایستد. به جرأت میتوان گفت که تحریفهایی که در دین یهودیت و مسیحیت انجام شده بود نقشی بهسزا در پیدایش و رشد این عامل سوم داشتند.
💢 مجموعۀ این عوامل دست به دست هم دادند و شرایطی را فراهم آوردند که امروزه تعارض علم و دین گویا به یکی از بدیهیات برای متفکران غربی تبدیل شده است، و آنچه باقی مانده پیداکردن راه حل برای این تعارض است. کسانی که در این مبحث به اظهار نظر پرداختهاند، برای رفع تعارض و تعیین تکلیف نظری و عملی انسان پیشنهادهایی گاه متعارض داده اند.
📘
#محمدتقی_مصباح_یزدی، رابطه علم و دین، ص137-140
📚 #فلسفه_دین | #نیمهتخصصی
📮
ایتا |
تلگرام |
اینستاگرام