ترجمه عربی:
و لعمري،كيف يكون المرء في الحسن ما لم يشاهده؟
و إن شاهدته على أنّك أنت شيء و هو شيء آخر، شاهدت منه الحسن و لمّا تحلّ فيه. أمّا إذا صرت
أنت بذاتك الحسن بذاته، فإنّك حينئذ قائم في الحسن حقّا. فإن كان إبصارك إبصار شيء خارج،وجب في إبصارك الاّ يقع،أو إن وقع،فبحيث تكون أنت و المبصر
#شيئا_واحدا . و الأمر هنا مثلما هو بين
#عرفان_الذات و تعقّب الذات، مع العلم بأنّ في الاجتهاد البالغ في تعقّب الذات إقصاء بالذات عن الذات.
ترجمه فارسی:
چگونه ممکن است کسی در زیبایی باشد وقتی آن را نمیبیند؟
تا هنگامی که زیبایی را به عنوان «دیگری» مینگرد در زیبایی نیست! ولی همین که ذاتِ خودش، همان ذاتِ زیبایی شد، به معنی واقعی در زیبایی است؛ اگر که دیده متوجه چیزی بیرونی میبود، «دیدن» محقق نمیشد! وقتی دیدن محقق میشود که «تو» با «آنچه دیده میشود»
#یکی باشد! و عین آن باشی! و آنچه در اینجا [:دیدن] رخ میدهد، همانند یافتنِ
#خودِ خویش، و
#آگاه شدن به
#خودِ خویش است؛ و در عین حال آدمی باید به هوش باشد که به سبب اشتیاقی بیش از اندازه به آگاه شدن، از خود خویش دور نگردد.