✅مدرسه تابستانی «فلسفه علوم شناختی» موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران(قسمت اول)
♈️مدرسه تابستانی «فلسفه علوم شناختی» که مشتمل بر ۹ کلاس با موضوعات متنوّع فلسفه علوم شناختی بود، از تاریخ ۲۷ تا ۲۹ مردادماه به صورت سه کلاس در هر روز، اجرا گردید. حدود ۵۰ فراگیر از دانشگاههای مختلف کشور – که از میان بیش از ۱۵۰ داوطلب، گزینش شده بودند – در این مدرسه شرکت داشتند.
روز اوّل مدرسه تابستانی فلسفه علوم شناختی، با مراسم افتتاحیه و استقبال رسمی سرکار خانم دکتر اعوانی آغاز به کار کرد. ایشان ضمن تأکید بر اهمیّت فلسفه علوم شناختی در کشور، آمادگی و استقبال مؤسّسه حکمت و فلسفه را برای بهره مندی از مشارکت اساتید و پژوهشگران این عرصه، اعلام کرد.
در ادامه دکتر مهدی همازاده، کلاس اوّل را با موضوع «اصالت آگاهی در چالش با برونگرایی پدیداری و درونگرایی عصب شناختی» ارائه کرد. وی در این کلاس ابتدا تعریف از اصطلاح آگاهی و دلیل چالش برانگیز بودن آن در فلسفه ذهن معاصر را شرح داد و سپس به تبیین اهمّ تئوری های فیزیکالیستی در این باره پرداخت.
مدیر برنامه فلسفه علوم شناختی مؤسّسه حکمت و فلسفه، سه دسته نظریه «این همانی»، «کارکردگرایی» و «بازنمودگرایی» در باب آگاهی را توضیح و اشکالات وارد شده بر هریک را دسته بندی و ارائه داد. دکتر همازاده به دنبال تبیین انتقادات مطرح علیه هر کدام از دسته تئوری های مذکور – که غالباً اشکالات موجود در ادبیات بحث و بعضاً اشکالاتی بدیع بودند – به این جمع بندی رسید که آگاهی پدیداری همچنان به عنوان چالش جدّی و تبیین نایافته، باقی مانده است
در ادامه روز اوّل، کلاس دوم با ارائه دکتر کیوان الستی و با موضوع «محتوای التفاتی و زیست شناسی تکاملی» برگزار شد. وی در ابتدا به مسئله حیث التفاتی و دربارگی اشاره کرد و چرایی چالش برانگیز بودن آن برای فیزیکالیسم را توضیح داد. ایشان در پی تبیین چند دسته نظریات کلاسیک فیزیکالیستی در باب حیث التفاتی (تئوری علّی، تئوری اشاره ای، تئوری اطلاعاتی، و …)، به تشریح نظریه تکاملی پرداخت.
عضو هیأت علمی مرکز سیاست گذاری علم و فناوری کشور در بخش نهایی کلاس، به سراغ یکی از نظریات ذیل دیدگاه های تکاملی در باب محتوای التفاتی – که توسّط میلیکان مطرح شده – رفت و نحوه دلالت و دربارگی حالات گزاره ای را براساس تئوری زیست معنایی میلیکان، توضیح داد.
آخرین ارائه روز اوّل، مربوط به دیدگاه کدگذاری پیشگویانه و نقش آن در نفی تئوری داده تجربی بود که توسّط دکتر فرید مسرور برگزار شد. وی در ابتدا دیدگاه استاندارد درباره ادراکات حسّی (با تأکید بر ادراک بصری) را توضیح داد که به صورت پایین به بالا و از مؤلّفه های ساده (خط و سطح) به سمت مؤلّفه های پیچیده تر (شکل و حجم) و در نهایت به تشخیص ابژه ختم می شود.
دانشیار دانشگاه ویسکانسین مدیسون امریکا در ادامه به تبیین دیدگاه جدید کدگذاری پیشگویانه پرداخت که ساختاری بالا به پایین و از حدس ابژه تا تشخیص شکل و اجزاء ساده تر، دارد. ایشان با تشریح مسأله تطابق ابژه ادراک شده با شیء خارجی، دیدگاه کدگذاری پیشگویانه را دارای وجه مزیتی برای راه حلّی خردگرایانه و رئالیستی در این باره ارزیابی کرد؛ حال آن که دیدگاه استاندارد از چنین مزیّتی برخوردار نیست.
دکتر مسرور در انتها با اشاره به اختلاف نظرهای متنوّعی که در این موضوع وجود دارد، برخی اشکالات و پیش فرض های دیدگاه کدگذاری پیش گویانه را به بحث گذاشت که از جمله این پیش فرض ها، پذیرش نوعی قالب های پیشینی ذهن برای ادراکات حسّی است که به چارچوب دیدگاه کانتی در این باره نزدیک است.
روز دوم مدرسه تابستانی با ارائه دکتر حسین استکی آغاز شد. ایشان که به عنوان متخصّص علوم اعصاب به مدرسه دعوت شده بودند، موضوع «تأثیر ساختارهای مغزی در کارکردهای آگاهانه» را مورد بحث و بررسی قرار داد. استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، ابتدا به توضیح ساختار نورونی مغز و نحوه عملکرد آن پرداخت و در ادامه برخی از انواع آزمایشاتی که برای تشخیص ماژول های مرتبط مغز با کارکردهای شناختی انجام گرفته را نمایش داد.
ایشان در بخش انتهایی کلاس، برخی آزمایشات عصب شناختی که به تفکیک کارکردهای آگاهانه و عدم اطلاع ذهن از خود یا برخی عملکردهای ارادی خود بر می گشت را با توجّه به قسمت بندی بودن مغز توضیح داد. وی همچنین از امکان فراهم آوردن شرایط آزمایشگاهی برای تصوّر تعلّق به بدن با ابژه ای دیگر سخن گفت که برخی دیدگاه ها در فلسفه ذهن را به چالش می کشد.