#جهان_معکوس
همان روزی که دنیا رخت عریانی تنت میکرد
خودم دیدم که زنجیر رهایی گردنت میکرد
نفهمیدی که عصیانت ، عبادت کرد دنیا را
نفهمیدی که در جان خدا اهریمنت میکرد
نمی دیدی دمادم جلوه ی پنهان او پیداست
شدی شمعی که تاریکیِّ مطلق روشنت میکرد
تو دلبستی به این دنیا ، به شادی های غمگینش
و آئینه در آئینه شکستن ، نشکنت میکرد
در این دنیا همه دارند انواع نداری را
به هر منزل که رفتم فقر، آنجا سلطنت میکرد
#حسین_محسنات
@pileyeparvaz | کانال اشعار