هی‌فکرمی‌کنم‌که‌چگونه؟چرا؟چطور؟ من‌سال‌هاست‌گریه‌نکردم،شماچطور؟ من‌سال‌هاست‌عاشق‌چشمی‌نبوده‌ام حالانگاه‌کن‌منِ‌پرادّعاچطور .. بگذشتم‌ازغرورم‌وباچشم‌های‌خیس ساکت‌نشسته‌ام‌که‌بفهمم‌تو‌راچطور وصفت‌کنم‌الهه‌ی‌پنهان‌میان‌شعر شیطان‌بخوانمت؟نه‌فرشته؟خداچطور؟ این‌کوچه‌هابه‌غربتم‌اقرارمی‌کنند این‌هاکه‌دیده‌اندبه‌دیوارهاچطور هی‌فکرمی‌کنم‌که‌چه‌شدعاشقت‌شدم؟ هی‌فکرمی‌کنم‌که‌چرا؟کِی؟کجا؟چطور؟ جرعه‌ای‌شعر|مجیدترکابادی