#کلام_امیر
❀ ﴾﷽﴿ ❀
📓فراز بیست و دوم از خطبه 192 نهج البلاغه
🔻 سران قريش نزد (پیامبر) آمدند و گفتند
💠 اى محمّد تو ادعاى بزرگى کرده اى; ما از تو معجزه اى مى خواهيم که اگر پاسخ مثبت پيش چشم ما به انجام برسانى، مى دانيم که تو پيامبر و فرستاده خدايى و اگر انجام ندهى، خواهيم دانست، ساحر دروغگويى هستى.
💠 گفتند : اين درخت را براى ما صدا زن، تا با تمام ريشه هايش کنده شود و پيش روى تو بايستد،
💠 آيا اگر اين کار را براى شما انجام دهم، ايمان مى آوريد و شهادت به حق خواهيد داد، عرض کردند : آرى،
💠 فرمود : من به زودى آنچه را مى خواهيد به شما نشان مى دهم; ولى مى دانم که شما به خير و نيکى (و ايمان و تسليم در برابر حق) باز نمى گرديد.
💠 سوگند به خدايى که او را به حق مبعوث کرد (با چشم خود ديدم) درخت با ريشه هايش از زمين کنده شد و حرکت کرد، در حالى که (بر اثر سرعت حرکت) طنين شديدى داشت و صدايى همچون صداى بال پرندگان (در هنگام پرواز) از آن بر مى خاست و در برابر رسول خدا(صلى الله عليه و آله) قرار گرفت
💠 در حالى که مانند پرندگان بال مى زد و بعضى از شاخه هاى بالاى آن، بر سر رسول خدا (صلى الله عليه و آله) سايه افکنده بود و بعضى ديگر بر دوش من، در حالى که در طرف راست پيامبر ايستاده بودم.
💠 هنگامى که آن قوم (لجوج) اين صحنه را مشاهده کردند، از روى برترى جويى و تکبّر گفتند :
💠 (اگر راست مى گويى) دستور ده (درخت به جاى خود برگردد و) نيمى از آن نزد تو آيد و نيم ديگر در جاى خود باقى بماند.
💠 پیامبر آن کار را انجام داد درخت حرکت کرد و آن قدر پيش آمد که نزديک بود به آن حضرت (صلى الله عليه و آله وسلم) بپيچد.
دستور ده اين نصف بازگردد و به نصف ديگر ملحق شود و به صورت نخستين درآيد
💠 پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) دستور داد و آن نصف به جاى نخستين بازگشت.
💠 در اين هنگام من گفتم : لا اله الا الله; اى رسول خدا! من نخستين کسى هستم که به تو ايمان آورده ام و نخستين کسى هستم که اقرار مى کنم که آن درخت آنچه را انجام داد به فرمان خدا و براى تصديق نبوّت تو و بزرگداشت سخن و برنامه ات بود
💠 ولى تمام آن گروه گفتند: او ساحرى دروغگوست، که سحر شگفت آور و ماهرانه اى دارد.
🔺و ایمان نیاوردند
✅ با ما همراه باشید👁🗨
@pirovan_vlait