مریم دست و صورتش را شست و برگشت کنار پدرش سرسفره نشست و گفت چرا گرسنه شدین؟ پدرمریم دستی به سر دخترش کشید وگفت دخترم این سفره سحری هست و ما میخوایم سحری بخوریم مریم پرسید سحری دیگه چیه🙄 پدرش گفت وقتی شب از نیمه میگذره تا قبل از طلوع افتاب را بهش میگن سحر و چون الان میخوایم غذا بخوریم به این غذا میگن سحری مثل شامی که شبها میخوریم یا به غذای صبح ک میگن صبحانه.مریم گفت چرا پس شبای دیگه سحری نمیخوریم؟ یا میخوردین منو صدا نمیزدین؟ مادر مریم گفت نه دخترم ما فردا قراره روزه بگیریم فردا اول ماه مبارک رمضان هست بهمین خاطر سحری میخوریم تا بتونیم روزه بگیریم مریم گفت روزه دیگه چیه؟ بخش دوم 🌀🌀🌀🌀🌀 @PISHDABESTANIKIA 🌀🌀🌀🌀🌀